کفش هایم کو !؟

کفشهایم کو

چه کسی بود صدا زد سهراب !

و من هنوز برآنم ...

ما هر روز تعداد زیادی نظر صادر می کنیم که گاهی عصر نشده (!) 90درصد آنها را فراموش می کنیم (!!) و یا زیر نظرات دیگرمان دفن می شود (!!!) و احیانا هر از گاهی یکی از آنها بدلایلی درست از آب درمی آید و آن وقت یکی بیاید و ما را بگیرد و فکر می کنیم نماینده و وزیر و مدیر و مسئول حق ما را خورده است و ما باید صدرنشین می شدیم !! اگر توی خواب می دیدیم که نتیجه ی آن نظرات اشتباهمان چی از آب درمی آمد (!!) مطمئنا رویمان نمی شد که صبح از خواب بیدار بشویم !!

و راه باید رفت ...

دیروز یکی دو کار کوچک داشتم و یکی از آنها گرفتن پرینت برای بانو بود ...بهانه کردم تا بروم پیش یکی از آشناها تا هم تجدید دیدار شود و هم اینکه پرینت ها را آنجا بگیرم !! یکی داخل تشریف داشت و چون یک بنر بزرگ زده بودند که لطفا فاصله ی اجتماعی را رعایت کنید و در بیرون منتظر باشید (!) من هم در بیرون منتظر ماندم ...

شجریان هم رفت ...

در چند روز گذشته فضای مجازی و خاصه استوری ها تبدیل شده بودند به خبرگزاری های شخصی !! هر کسی یک عکس از استاد شجریان پیدا کرده بود و بلافاصله کپی / پیست کرده بود در صفحه اش که استاد فوت شد !! که استاد رفت !! که استاد پر کشید !! لابد خبر نداشتند که حداقل این خبر را بدون سانسور ، تلویزیون هم گفت و همه دانستند ...

نجارباشی !!

یکی دو روز است که افت دما شدیدا محسوس شده است ... مخصوصا با باران هایی که بصورت پراکنده می بارند و ابرهایی که آسمان را قرق کرده اند ... البته از اواخر هفته ی گذشته برای روزهای میانی این هفته پیش بینی هواشناسی شده بود !! ولی نه این قدر که دیروز در ورزقان برف بیاید و سوز و سرمایش به تبریز برسد ...