یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

جامعه محترم پزشکی !

 

چند روز پیش خانه برادرم بودیم و ناگهان همسرشان اعلام کردند که شدیدا احساس نارحتی دارند و برادرم او را برد کلینیک و آقای دکتر یک معاینه کرده بود و گفته بودچیزی نیست و یک فقره آمپول تجویز کرده بود ...

   ادامه مطلب ...

کفترانه (2)

 

قسمت اول را نوشته بودم و باید این قسمت هم نوشته می شد والا چند موضوع برای نوشتن دم دست دارم که حیف هستند که فراموش بشوند و باید در تاریخ دادو ثبت بشوند !!

   ادامه مطلب ...

کفترانه !! (1)

 

این روزها وقتی نوراخانیم از خواب بیدار می شود _(!) در حالیکه چشمانش را می مالد می آید آشپزخانه و اشاره می کند به پنجره که قاقا !! و البته دو منظور را با یک اشاره و کلمه می رساند !! فعلا به همه ی پرنده ها قارقا می گوید؛ " کلاغ " !! و دیگر اینکه قاقا شامل غذای مورد علاقه پرنده ها می شود؛ " گندم " !!

  

ادامه مطلب ...

احضار ( ادامه )

 

خلاصه اینکه هیچ چیز باندازه بیکار بودن خوب و آموزنده نیست  !! و هیچ مشغله ای باندازه ی وقتی که از انسان هدر می کند ارزش ندارد !!

  

ادامه مطلب ...

احضار !!

 

من این هفته را کلا بین خواب و بیداری گذرانده ام و برای همین نمیدانم کِی چند شنبه بود (!) و از عبارت چند روز پیش استفاده می کنم و شاید این چند روز پیش، همان دیروز بوده باشد !!

  

ادامه مطلب ...