یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

یک بیادآوردن ...

 

امروز صبح که برای خرید نان از خانه بیرون رفتم ، خیلی ریز داشت می بارید و معلوم بود که این آهسته باریدن تداوم خواهد داشت ، یادم آمد داستان های رشت و بارش های چند روزه و قدم زدن های طولانی زیر باران و چه کیفی می داد بعد از خیس شدن در زیر باران و نم کشیدن در حد حمام کردن ، در یک جای گرم و نرم (!) ، یکی دو ساعتی خوابیدن !!

  

ادامه مطلب ...

شاخص های اجتماعی اعتماد ...

 

دیروز پرسپولیس در ژاپن بازی داشت و نمی دانم از روی چه انگیزه ای (!!) قرار شده بود این بازی بصورت همزمان در مدارس کشور پخش بشود !؟ لابد فکر کرده بودند که بازی یک تیم باشگاهی ( از نوع دواتی !! ) در این سطح از باشگاههای آسیا (!) می تواند بهانه ی خوبی برای همسوئی ملی باشد !!

  

ادامه مطلب ...

آدمِ کی بودن !؟

 

مغازه دوستم بودم که یکی وارد شد ، برخی ها ظاهرشان را چنان مرتب می کنند که مثلا تابلوئی از درونشان باشد ولی برخی ها ساده و عمومی لباس می پوشند و نمی شود از ظاهرشان فهمید که صاحب چه دیدگاهی هستند !! فردی که ذکرش می رود یک تیپ خیلی مذهبی برای خودش درست کرده بود و نوع راه رفتنش هم فرق می کرد !!

 

ادامه مطلب ...

شب بخارا

 

یکی دو روز پیش بود که در صفحه ی انیستای دوستی یک پوستر دیدم که نشان می داد " شب بخارا " در تبریز برگزاریِ یک نشست دارد !! زمانش هم جوری بود که به زمان بیکاری عصرم می خورد و اگر کار خاصی پیش نمی آمد می توانستم سری بزنم !!

  

ادامه مطلب ...