یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

یک روز ول معطل ...

 

امروز قرار بود برای گشت هوایی برویم ، البته من از همان دیروز به این قضیه شک داشتم !! نوبت پریدن ما که بشود آقای استاندار هم هوس پریدن می کند و هزار و یک اتفاق پیش بینی نشده رخ می دهد ، آخرین مورد هم برنامه برای عکاسی از تور دوچرخه سواری دور آذربایجان بود که به زلزله ی بوشهر ختم شد و هلی کوپتر رفت جنوب !!! 

 

ادامه مطلب ...

دو محل و سه دوربین ...

 

امروز عصر یک قدم زنی داشتم و سر راهم نورپردازی های دو نقطه از شهر نظرم را جلب کرد ، موبایلی که همراه داشتم هوآوی بود و من غیر از دوربین از همه چیزش راضی هستم ، همینطور سرسری دو تا عکس با آن گرفتم ، وقتی به خانه رسیدم و عکس ها را روی کامپیوتر خالی کردم نظرم اصلا فرقی نکرد !!! 

 

ادامه مطلب ...

نیمروز اول ...

 

سالی که گذشت سال خوبی بود ، بهرحال سال مار ، سالی نیست که کسی از آن خشنود بتواند باشد ، ولی روی هم رفته سال بدی نمی شود !!! امسال هم که سال اسب است و بایستی نجابت و بزرگی از سر و رویش ببارد !!! 

 

با دوستی حرف می زدم و حرف از تحویل سال شد ، گفتم : " من آخرین صبحانه سال قبل را املت خوردم و اولین صبحانه ی سال نو را نیمرو !! روی هم رفته همیشه برای من سال مرغ است !! " 

 

ادامه مطلب ...