یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

نشانه های حضور ...

 

می بینیــم :

می شنویم :

می گوئیـم :

 

ادامه مطلب ...

شوت !!

 

دیروز وقتی از کارخانه برگشتم با آبگوشت ویژه برای شام مواجه شدم ، زیاد دور و برم را نگاه نکردم و فقط ظرف نان را نگاه کردم و تعدادی نان لواش در آن بود ، برای همین هوس کردم بروم سر خیابان تا دو فقره نان سنگک بگیرم !! آبگوشتی که مخصوص من بار گذاشت شده باشد را با بیسکویت هم می شود خورد !!!

  ادامه مطلب ...

فلسفه ساده زندگی ...

 

باب اسفنجی : " در چه روزی هستیم ؟ "

پاتریک : " امروز "

باب اسفنجی : " اوه ... روز مورد علاقه من !! "

 

تا جرعه آخر !!

 

در این هفته ای که گذشت و تعطیلات تابستانی ما بود ، ساعات کنار هم آنقدر تنگاتنگ گذشتند که نه فرصت مروری دوباره بود و نه تعریفی بیکباره !! هر از گاهی هم اگر فرصتی بود به گذاشتن چند عکس سپری شد ... حالا که چند پست عقب تر برگشتم دیدم توصیفات و تعریفات برنامه دماوند در همان پلور و هنوز در اول تعریف مانده است !!

 

حالا شاید یکی از دوستان بیاید سراغم تا کمی درباره برنامه ی چند روزه  صعود به علم کوه بتوانم اطلاعات تازه به آنها بدهم و از فردا کارخانه طبق روال عادی بکار خواهد افتاد و روزگار بطالت مان که اتفاقا خیلی هم خوش گذشت به سنگر کار منتقل خواهد شد ...