یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

مهمان یهوئی !!

 

رفته بودیم مقابل ساختمان دوست بانو تا برود سرپایی یک کادویی داده و تولدش را تبریک بگوید که اصرار کردند و مهمان شدیم ... هیچ قصد قبلی هم در کار نبود !! ولی این روزهای کرونایی مردم بدجوری بی مهمان شده اند !! بقول قدیمی ها : " دوست و دشمن را باید در زمان کرونا شناخت !! "

  

ادامه مطلب ...

حال مان خوب است ...

 

سعی می کنیم بخوانیم ولی باور کنید چیزی که بدرد خواندن باشد نیست !! بی خود برخی تریبون اشغال کرده و خود را جر می دهند (!! ؟) نه تنها چیز تازه ای نوشته نمی شود بلکه قرائت تازه ای هم بیرون نمی آید !! و بازار ارسال جملات اینترنتی بی سر و ته، گرم است !!

 

ادامه مطلب ...

تهران در موبایل من !!

 

همینطور گذری در تهران عکس می گرفتم ؛ گاهی برای نشان دادن زمین و گاه برای نشان دادن آسمان آبی !! چند تایی را اینجا می گذارم تا کسانی که خیلی وقته تهران نبوده اند ، دیداری تازه بکنند !!

   ادامه مطلب ...

یک سفر خوب ...

 

پنجشنبه کار داشتم و داشتم از خانه بیرون می رفتم که بانو گفت : " کاش امروز می رفتیم تهران و تا یکشنبه برمی گشتیم !! " و من کار داشتم و رفتم بازار و البته بعد از آن رفتم سلمانی و ناهار را خانه مادرم بودم و بعد از خوردن ناهار پیام زدم به بانو که : " کی راه می افتیم !! ؟" جواب هم معلوم بود : " کوله ها را ببندم !؟ "

  

ادامه مطلب ...

نورائیات !!

 

چند وقت پیش بود !! رفتیم طرف جلفا و از کلیبر به خانه برگشتیم ... این برنامه را بصورت تصویری در اختیار تماشای دوستان قرار داده بودم (!) ... یک نکته ای بود که باید یک هفته رد می شد تا دراختیار خواندن دوستان هم قرار می گرفت !!

   ادامه مطلب ...