یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

روزگار رنگی ...

 

زمستان که می آید همه چیز سیاه و سفید می شوند، سیاه و سفید هم نشوند خیلی یکنواخت می شوند انگار که رنگی ندارند  ... بهار که می آید رنگ زندگی می آورد !!‌ شکوفه ها روی درختان چیزی بیشتر از سفید هستند ... قهوه ای درختان خشک شده هم رنگی دیده می شوند!!

  

ادامه مطلب ...

باران های نیسانی !

 

امروز قرق قرنطینه شکست و بیرون همه جا باز بود ... البته بیشترین نفع را دولت خواهد برد !! چون اگر قرق طولانی می شد باید مدیریت و تدبیر بکار می بستند و مچ دولت باز می شد !!

   ادامه مطلب ...

بد نگوئیم به مهتاب اگر تب داریم ...

 

من قبلا هم نوشته ام که برای از دست رفتن برخی ها ناراحت هستم ولی بدم نمی آید وقتی بنری می بینم و عکسی که بیادم می اندازد که صاحب عکس چه کسی بوده است !! برای کرونا سری به نشانه رضایت تکان بدهم !!

  

ادامه مطلب ...

چند قدم با بهار

 

چند روزی بود که فوتورافچی تماس می گرفت برای تجدید دیدار !! بالاخره مردم خواسته یا ناخواسته در قرنطینه هستند و دیدارهای اتفاقی و هر از گاهی هم باید طبق برنامه باشد و ... امروز در خانه بودم و تماسی برقرار شد و قرار شد بیاید دنبالم و برویم دوری بزنیم ...

   ادامه مطلب ...

قرنطینه ...

 

یک جایی دانته نوشته بود که هیچ چیزی دردناکتر از بیادآوردن روزهای خوشی در ایام ناخوشی نیست !! و شاید حرفی در همین مایه ها ... در تعریف و توصیف عذاب گروهی بود در دوزخ یا برزخ !!!!

  

ادامه مطلب ...