زیبائی های اطراف ما

امروز قبل از ظهر باید می رفتم به یک مجلس ختم و یهو قرار شد ظهر برویم طرف جلفا ... از آخرین روز تابستان باید نهایت استفاده را کرد ؛ حتی اگر نیازی به خرید مدرسه و لباس و ... نداشته باشی !!

 

توی مسجد نشسته بودیم و طبق معمول مداح داشت روده درازی می کرد !! ما بدبخت ترین ملت روی زمین هستیم که می نشینیم و به مزخرفاتی که یک عده ابله بنام مداح و برای درآمد خودشان به خوردمان می دهند گوش می دهیم و با اینکه می دانیم چیزی ندارند باز آنها را تحمل می کنیم !! و در اینهمه سال یک راهکار مناسب برای دفع شر آنها برای دین و دنیایمان پیدا نکرده ایم !!!

نیم روزی در جلفا بودیم و بد نگذشت ... رفتنی از مقابل چشم انداز شهر علمدار ( هادیشهر فعلی !! ) رد می شدیم و قله کوه کَمچی در آسمان آبی سرافرازی می کرد و نیمچه هوسی برای عکس گرفتن داشتم که نشد ولی دربازگشت در همان موقعیت بودم و آسمان آبی نبود و به جایش ماه در بالای ابرهای بالای قله بود و منظره تکمیل تر بود !! خواستم تا توقف کوتاهی داشته باشیم و با دوربین موبایل نوکیا از دور عکسی گرفتم و در انیستا گذاشتم و در زیرش نوشتم : " از زیبائی ها زندگی بسازیم !! " خسته شدم از بس همیشه از زیبائی ها فقط جمله ساخته ایم !!!

هوس بکنید تا روزی از ماه و کوه و ابر از این قبیل فاصله ها عکس بگیرید و بعد بدانید که موبایل نوکیای من چه قدرتی در شکار این قبیل عکس ها دارد !؟!؟