یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

نیم روزی در ددر ...

 

دیروز بعد از ظهر از خانه زدیم بیرون ... قرار نبود زیاد دور برویم و برای همین رفتیم یک دور کوچک بزنیم و برگردیم ، از آنطرف دائی بانو از تهران آمده بود و بهمراه برادربانو و خواهر بانو و ایضا مادربانو برای یک ددر یک روزه باتفاق رفته بودند طرف کلیبر و قلعه بابک و ما برای همراهی معذور بودیم  و بعد از اذان ظهر راه افتاده بودیم ...

 

 

ماه رمضان دلخوشی های زیادی دارد و متاسفانه عامه ی مردم فقط گرسنگی اش را می بینند و روشنفکران عامی هم در نکته نظراتی که ارائه می دهند غالبا فکر می کنند که دیگران باید به فکر گرسنه ها باشند !! و یا باید آنها را درک بکنند !! و غالبا از این مورد جلوتر نمی توانند پیش بروند ...


خیلی ها غالبا از تنهایی ناله می کنند و تنهایی را دور از جمع بودن و طرد شدن می دانند و البته برای کسیکه اجتماعی بودن را در کنار هم بودن می داند ، تعریف خوبی برای تنها شدن می تواند باشد ولی همین ملت شریف و همیشه حاضر در انواعی از صحنه های ناهمگون (!!) خیلی از مصادیق بارز زندگی اجتماعی را رعایت نمی کنند و این امر بنوعی تحمیل خود و تنهایی خود به جامعه است !! حالا می ماند قسمت ناله و دلتنگی از تنهائی که می تواند یک دلیل مشخص داشته باشد و آن مشکل شخصی و روانی خیلی ازانسان های جامعه ی ما و جستن علاج آن در جامعه !! برای درک این مورد چشم و نگاه خاصی لازم نیست و کافیست آدم از خانه برود بیرون و این ناهنجاری های شخصی را که بصورت گروهی به جامعه تحمیل می شود را ببیند !!


مابقی نوشته بصورت تصویری است :

 

 

   

وقتی یک طرف موضوع را می بینیم نباید زود قضاوت بکنیم ، مثل همین درختچه که یک طرف اش خاک است و طرف دیگرش سنگ !!

 

     

 

نام این روستا و آبشار، " گل آخور"  است ( البته در تابلوهایش ! ) ولی نام ترکی که امروزه به آن می گویند " گورآخیر"  است ( یعنی با سرعت و پرحجم جاری است !! ) و نام اصلی اش در زبان خیلی قدیمی تر " گورِئیل " می باشد !!! دیوار به دیوار روستائی با نام ارزیل که آنهم به زبان ماقبل تاریخی (!) می باشد و خوشبختانه کم فهم های قلم به مزدی که در خدمت پهلوی بودند تا همه اسامی را فارسی بکنند معادلی برایش نیافته اند !!

 

     

 

پشت و روی قلعه ی معروف " جوشون " در کنار روستایی به همین نام !!! این منطقه بکرتر از آن بوده که نام هایش را بتوانند عوض بکنند و امروزه به نامهایی مانند جوشین و جوشن هم در کتابها یافت می شود !!

 

 

گردنه معروف مشکعنبر ؛ گاهی برای دیدن زیبائی ها باید آن را دور زد ؛  ... جاده های گردنه ای یک مزیت دارند و آن اینکه آدم را دور موضوعات می چرخانند و باعث می شوند آدم سریع از کنار زیبائی ها نگذرد و با هر پیچ و خمی دوباره آنها را ببیند !!


پ ن :

عکس ها را با موبایل گرفته ام ؛ البته نوکیا 808 که این روزها فقط بعنوان دوربین از آن استفاده می کنم  !!! روی عکسها می توانید تا هر اندازه که دلتان میخواهد زوم کنید و از تماشایش لذت ببرید ... ( کلیک راست کنید و تماشای تصویر را انتخاب کنید )

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد