یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

صدای پای پائیز ...

 

چند روز پیش دو تا عکس گذاشتم از " منطقه پیر داوود " ،


آخر هفته باران می آمد ، یکی از من سراغ برنامه ی پیر داوود را گرفت !! طبیعی بود که بارانی و مه آلود !! امروز برایم چند تا عکس فرستاده از همان منطقه ...

   ادامه مطلب ...

نقل از همین دور و بر ...

 

شنیدین یا دیدین این روزها مد شده است و در تیتر برخی جاها می نویسند : هزار  ...  که قبل از مردن باید آنها را دید ؟!  اینهم از آن دسته هست ؛ چند تا سوال اساسی که باید قبل از مردن به آنها جواب داد ...

 

ادامه مطلب ...

کی گفته یک چشم بهم زدن !!؟

 

26 سال پیش در چنین روزی من رفتم سربازی ، یا همان اجباری !! خیلی ساده دفترچه آماده به خدمت را برداشتم و یک ساک کوچولو و شاید نیمه خالی !! بعد یواشکی گفتم : " من رفتم ... " آنقدر یواش که شاید آنهایی که بیدار بودند شنیدند ، کمی بعد بین یکعده همسن و سال نشسته بودم ؛ تنها و بدون آشنا !! ولی آنهایی که آنجا بودند دسته دسته همدیگر را می شناختند ، هم مدرسه ای و همکلاسی زیاد بود !! سه ساعت توی حیاط نشستیم تا ماشین ها بیایند ...

  

ادامه مطلب ...

یک روز بی آفتاب ...


امروز باران می آمد و هوس کردم بروم پارک " شاهگلی " با انواعی از دوربین ها کمی عکس بدون آفتاب بگیرم ... با یکی از دوستان تماس گرفتم و او هم آمد تا در این سفر پر اکسیژن تنها نباشم ... فوتورافچی هم دیشب می گفت که به ددر بیرون شهری می رود ؛ همایش برداشت انار در حاشیه ی رود ارس ؛ امسال انگار در روستای مردانقم خواهند گرفت ...
 
ادامه مطلب ...