یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

باران و آفتاب !؟

 

امروز از حوالی سحری باران داشتیم ، البته صدایش آنقدر نبود که آدم متوجه بشود ... حوالی ساعت 6 صبح با صدای باران بیدار شدم ، هنوز چشمانم را باز نکرده بودم که اولین چیزی که از ذهنم گذشت ، دریاچه ارومیه بود...

 

  

قبلاها از هرچند پیش بینی هواشناسی یکی درست در می آمد و برای همین هواشناسی یکی از سوژه های دائمی مردم برای دلخوشی بود و مجله گل آقا هم هی به این مقوله تیکه می انداخت ؟! شکر خدا که هم دروغگو زیاد شده است ؛ خاصه در بدنه دولت با وعده وعیدهای یک در هزار (!) و هم اینکه سامانه های هواشناسی ارتقاء یافته اند و تقریبا پیش بینی ها  به یک در میان رسیده اند !! یک مثل روسی یادم افتاد که می گوید : " اگر یک شانزدهم چیزی درست باشد ، می شود به آن اعتماد کرد ! " حالا این عدد و جمله از کجا به آنها رسیده را کاری ندارم ولی روی هم رفته این اعتقادات با آرامش مثال زدنی روس ها مطابقت دارد !؟ ما به یک شانزدهم که سهل است ، برای یک حرف راست اگر شانزده تا قسم نخورند باور نمی کنیم !؟ و برای همین نامطمئن و ناآرامیم ... و البته مثل همیشه مقصر اصلی دولت است !؟

دیروز برای افطار خانه مادر بودم و زیرنویس شبکه خبر در میان آمار تلفات جهان (!) خبر بارش باران در استان های شمالغرب را نوشت و برای همین با بارش باران در وقت سحر ، آنها را هم مشمول دعای خیر کردم ... 

ما آنقدر که با خودمان مشکل داریم با کسی مشکل نداریم !!؟


امروز نوزدهم فروردین و روز شرف الشمس است ... طبق روال سالهای قبل ، کاغذ و دوات آماده کرده ام تا برای خود و خانواده و دوستانم ، طلسم شرف الشمس را بنویسم و برای امسال هم از بیمه شرف الشمس استفاده بکنم !؟ این از آن بیمه هاست که " از کی !؟ " نمی تواند آن را پوشش بدهد !!



این روزها سفارش پذیری برای حکاکی روی سنگ و انگشتر ، رواج خاصی یافته است و با تاکید بر اینکه زمان خاصی باید این حکاکی صورت پذیرد (!) و فلان شرایط و فلان شرایط حتما لحاظ شود (!) و کم کم برای حکاکان باید از مراجع ذیصلاح مجوز صادر شود (!) و برای درخواست کننده ها فرم مشخصات دریافت گردد (!) و ... البته خالکوبی طلسم هم بزودی پذیرفته خواهد شد !؟

 

نظرات 2 + ارسال نظر
سلام یکشنبه 19 فروردین 1403 ساعت 09:32

با درود
با این جراحی و پیوند اعضایی که دولت دو ساله شروع کرده است
از ملت که دیگه تا انتخابات بعدی چیزی نمی ماند
یعنی مثل اوایل انقلاب باید زندگی کرد
که پرسیدند چگونه می گذرانی ؟
گفت با امداد غیبی
هر ماه چند وسیله را می فروشیم
تا جبران کسر خرج را بنمائیم
با این روش دولت رئیسی چهار بعدش را باید واگذار کند

با سلام
آنقدر آمده و رفته اند که حسابش از دست رفته است ... خدا رحمت کند هرکسی که دلش و قلمش با مردم بوده و خدا لعنت کند هر کسی که تصمیم و عملش در تضییع حقوق مردم و افزایش گرفتاری ها بوده است ...
وقتی از من می پرسند : " چگونه می گذرانی ؟ " می گویم : " باید از کسی که ما را می گذراند بپرسی ، والا به اختیار خودمان بود همان دهه اول ماه مانده بودیم ! "
قبلی که دلار را ده برابر کرده بود ، این هنوز اول راه است و تازه دوبرابر کرده است ... اوضاع ظاهری شهروندها هم سرو سامان گرفته است ، ازامسال هرتوریستی دوهزار دلار همراه بیاورد تا سه ماه در اینجا می تواند خوش بگذراند !!

فاضله یکشنبه 19 فروردین 1403 ساعت 10:35 http://1000-va2harf.blogsky.com

برای ماهم دعا کنید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد