کرگدن درون !!

وقتی ما تب داریم ، یک سری ابزار پزشکی هستند که می توان با استفاده از آنها میزان تب را سنجید و البته آن شامل یک سری قراردادهای پزشکی می باشد که گاه ناهمخوانی هایی هم باهم نشان می دهد ولی فعلا تکیه گاه پزشکی و بهداشتی مردم می باشد !!

 

اوضاع و گستردگی تب را از راههای دیگری هم می توان فهمید !! شما وقتی تب دارید کنترل مغز از دستتان خارج می شود و متناسب با شدت تب می توانید دچار هذیان های کلامی و فکری بشوید و اگر فرصت و تحمل کافی برای کنار آمدن با درد داشته باشید می توانید از این هذیان های فکری استفاده اصولی بکنید !! پریروز حالم خوب بود ولی از قرار معلوم ویروسی شده بودم و ویروس هنوز کاری با آستانه تحملم نداشت و برای خودش می چرید !! من سرما خوردگی را وقتی به اوج برسد می فهمم و برای همین گهگاه پیش می آید که شدیدا زمینگیر میشوم !!

دیروز صبح هوس کرده بودم مطلبی بنوییسم در شرح حال یک کرگدن تنها و این خود نشانه ای بود برای اینکه دمای بدن داشت بالا می رفت و مغز به دلخاه خود کار می کرد ! وقتی وارد لاک استراحت شدم کم کم این هذیان فکری اوج گرفت و من مثل کسی که در آی سی یو به دستگاه وصل شده باشد ، تمام حرکات ذهنم را کنترل می کردم !!! زیر لحاف بودم و خیلی دوست داشتم پشت کی برد نشسته و می نوشتم !! اینطور هم نبود که بخواهم بصورت صوتی ضبط بکنم !! و داستان کرگدن تنها را ادامه دادم ...

دیشب در اوج تب و لرز قرار داشتم و داستان همچنان ادامه داشت ، البته وسط داستان یک توی پارانتز رفتم و یک عملیات فوق سری نظامی انجام دادم و برگشتم ، از آن دسته عملیات ها که در هالیوود هم نمی شود برایش فیلم ساخت !! و داستان کرگدن همچنان ادامه داشت ...

دیروز عصر بانو از من پرسید : " کجایت درد می کند ؟ " گفتم : " داریخان یئریم ( محل دلتنگی ام !! ) " گفت : " آنجا دیگر کجاست ؟ " گفتم : " در آدمها محل های مختلفی برای آن هست ولی در کرگدن دقیقا زیر شاخش قرار دارد !! "