این روزها عجیب بخور بخور شده است ... هرکسی را می بینم داستانی. در چنته از اینکه فلانی هم سرما خورده و فلانی ها هم ایضا ...
در بهمن ماه سرم کمی زیاده شلوغ بود و برای همین مجبور بودم خیلی جاها بروم ... برای همین کمی بیشتر مواظب بودم ... ولی بین خودمان باشد و ثبت شود که مردم خیلی کم رعایت می کنند و خسته شده اند ... اوایل داستان کرونا ، کمی رنگ و بوی سیاسی و حکومتی و ... داشت و مردم را سرگرم می کرد ولی حالا همه چیز به خود مردم برمی گردد و این اصلا خوب نیست !! خدا هیچ قومی را با خودش رودررو نکند ... بیخود نیست که گفته اند بزرگترین جهاد ، جهاد با نفس است !!!
دیروز صبح هوا کمی سردتر بود ... چند جا باید می رفتم ... و یکی از این چند جاها (!) فکر کنم که آلوده شدم ... امروز صبح علایم سرماخوردگی رسما خودش را نشان داد و رفتم توی لاک استراحت ...