بازی های روزگار !!

در اخبار فضای مجازی خبری پخش شد در مورد قبض برق یکی از سلبریتی های مردمی ( هرقدر سلبریتی بیسوادتر باشد ، متاسفانه مردمی تر می شود !!) فوتبال (!!)  و بعد از آن یک سری کارگروه های بیکار و البته کارشناس (!) شروع کردند به حلاجی مسئله و سردرآوردن از ته و توی داستان !!

 

دیروز فینال فوتبال اروپا بود و انگلیس مقابل ایتالیا قرار داشت !! شاید عده ای دوست داشته باشند تا شک بکنند به اینکه چگونه شده که قبل از بازی ها محل برگزاری فینال را قرعه کشی کرده اند و افتاده به  لندن !!! شک داشتن خوب است ولی اگر به نتیجه ای که به آن دانایی می گویند برسد ، بهتر تر است !! وگرنه شک کردن در این موارد فکر را به مخمصه انداختن و وقت خود را هدر دادن است !!

از کل بازی ها ، بازی  آلمان و پرتقال را دیده بودم و بازی مجارستان با اسپانیا را !! و چند دقیقه ای ، شاید ، بازی انگلستان و دانمارک را !!! و بقیه را جسته و گریخته در اینترنت سراغ می گرفتم !! و دیشب که مهمان بودیم ، در خانه مادرم ، خبر رسید که ساعت 23/30 بازی فینال هست !! چند روز قبلش می دانستم انگلستان و ایتالیا در فینال بهم رسیده اند !؟!؟ ولی ارزش بیاد سپردن روز بازی را نداشت !! خلاصه اینکه وایکینگ های خشن با رومی های بیرحم بهم رسیده بودند و من دوست تر داشتم که انگلستان بازی را ببرد !! انگلستان در اروپا چهره منفوری دارد و شخصیت منفور هر قدر جایگاه بالاتری کسب بکند !! برای جامعه اروپای مغضوب و معلول بهتر است (!؟)

دیشب داشتیم به خانه برمی گشتیم که من تلویزیون را روشن کردم و بازی شروع شد !! دو دقیقه نگذشته بود که انگلستان گل اول را زد !! گل اول را در ابتدای بازی زدن یعنی 90 دقیقه تلاش و حرص خوردن برای نگهداشتن نتیجه !! و برای تیم مقابل یعنی 90 دقیقه دویدن و حرص خوردن برای تساوی و تازه در ادامه ، احتمال برد !!! و بعد آمدیم خانه !! در تلوبیون شبکه 3 را باز کردم تا فوتبال ببینم ولی یک تصویر ثابت روی مونیتور بود و همین !! سرعت  آنقدر پائین بود که یک رحمت نثار اموات دور و نزدیک وزیر جوان کردم !!!! و بعد منصرف شده و مشغول کارهای عقب مانده خودم در کامپیوتر شدم و ناگهان ساعت 1/30 بامداد شد !!! سری به اینترنت زدم تا ببینم جام به کدام کشور رسید که دیدم هنوز عرقریزان دارند می دوند !! بازی مساوی شده بود و وقت اضافی در حال پایان بود و خلاصه اینکه پنالتی ها را با قطع و وصل و مکث اینترنتی تماشا کردم !!!!

وایکینگ ها بازی را می بردند و رومی ها با نیرنگ و خیانت آفریقائی تبارهای تیم انگلستان (!) بازی را برمی گرداندند و بالاخره هم بازی را بردند !!! سه پنالتی انگلیس را آفریقائی ها به عمد خراب کردند !! و من نمی دانم چرابیاد داستان اسب تروآ افتادم !!!! بازی سنگین و نفسگیری بود !! مطمئنا تا 4 سال دیگر حرف و حدیث هایش تمام نخواهد شد !!!!

در آنسوی دنیا هم دو رقیب قدیمی ، بهم رسیده بودند و آرژانتین ، برزیل بزرگ را شکست داده بود ؛ آنهم در برزیل !!! خوش به حال این سوی دنیا که نه دیگر بزرگی دارد و نه رقبایی !! همه تقریبا  از هم می ترسند و برای هم رقیب هستند !!! این طرف جنگ بهتر از فوتبال جواب می دهد !؟ طرفدار زیادتری هم دارد !؟!؟