یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

پول دوشی !!


گوشیم چند روز بود که به مشکل برخورده بود و مقداری پول توی گلویش گیر کرده بود (!) خلاصه بردم دادم تعمیراتی تا آن مقدار پول را از گلویش بیرون بیاورد !! زندگی گاهی حجامت می خواهد و خدا را شکر در اطرافمان باندازه کافی ؛ و گاه کمی زیادتر (!) اشخاصی هستند که خون اضافی ، باد اضافی ، آب اضافی و پول اضافی زندگی را بگیرند !!

  

 

ما ندیده ایم ولی در همصحبتی با چوپانان کوه و دشت ، از کسانی که در کار دامداری هستند شنیده ایم که دوشیدن شیر حیوانات خودش مهم تر از به چرا بردن آنهاست !! یعنی شیر تولید شده را باید دوشید والا می ماند و حیوان را اذیت می کند !! ملت همیشه در صحنه هم ( بلانسبت !! همه از اینشتین به خاطر تئوری نسبیت به بزرگی یاد میکنند ولی معلوم نشده چه کسی تئوری بلانسبت را وضع کرده است !! ) همیشه در حال تولید پول هستند و باید مراکزی باشد که این پول را از دست آنها بگیرد والا وجود پول زیاد ، آنها را و اعصاب شان را تحریک کرده و آرامششان را بهم می ریزد و خطرناک است !! و یکی از مهمترین کارهایی که دولت هایی که با شعار رفاه بالا می آیند این است که سیستم های پول دوشی را ابتدا راه اندازی بکنند !! و اگر نکنند کشورهای همسایه می آیند و مراکز پول دوشی راه می اندازند و دست دولت ها خالی می ماند !! چون مردم غالبا نمی دانند از کجا می خورند و از کجا دردشان می گیرد !! بهترین راه پول دوشی ، مراکز تولید لذت هستند ؛ واقعی یا کاذب زیاد فرق نمی کند !!؟ البته در زمان شاه در ساخت مراکز پول دوشی کمی تعجیل اضافی شد و حالا هم که در کشور ما به مشکلات عقیدتی برخورد کرده !! کرونا هم که راه پول دوش های کشورهای همسایه را گرفته است !! و مردم واقعا به مشکل برخورده اند !!! دولت تدبیر هم که برای خودشیرینی هی پول تزریق می کند و جواب نمی گیرد (!) من اگر کاندید ریاست جمهوری می شدم شعار دولتم را " توسعه خروجی های مردم " اعلام می کردم !!


یاد مجله گل آقا بخیر ؛ یاد شعر طنزی افتادم با عنوان " پس از من دولتی آید ... "

 

و خلاصه اینکه قبل از اینکه بدهم برای تعمیر (!) هوس کردم که یک شوک به گوشی وارد بکنم و ببینم چقدر به گوشی وابسته هستم !؟ گوشی را ریسیت فاکتوری کردم (!) بدون اینکه بکآپی گرفته باشم !! قرار نیست اتفاق بیافتد و بعد ما شوکه بشویم !! برخی شوک ها را می توان ایجاد کرد !! البته از چند وقت پیشتر تلگرام را پاک کرده بودم و برای همین همه ی اطلاعات گوشی رفت !! اینستا بود و تقریبا خیلی ها آنجا بودند و این نرم افزارهای دنیای مجازی نمی گذارند اتفاقات حقیقی ، تمام قد اتفاق بیافتند !!! یک چند تایی شماره از آنجا برایم ارسال شد !! دیشب تلگرام را دوباره نصب کردم و دیدم از آدم تا خاتم همه آنجا هستند !! دولت هم یک چیزی می داند که تلگرام را چسبیده است !! پیش تلگرام ، بقیه نرم افزارها شعبده بازی هستند ... متاسفانه همه ی شماره ها برگشتند !!!

 

داده بودم گوشی را تعمیر بکنند ، گفت یک ربع بعد بیا ببر !! گفتم  جوان هستی ولی دل و جرات شیر داری که برای تعمیر وقت می دهی !؟ رفتم و نیم ساعتی در مرکز سنتی شهر ؛ چهارراه شهنازقدیم ، محبوبه متحدین سابق ، شریعتی حالا (!) ولی همان شهناز خودمان دوری زدم !! پاساژ ارک را هم یک دید زدم ، کوچه ارک را هم درنوردیدم !! پاساژهای جدید موبایل فروش ها را هم دوری زدم !! یک فروشگاه بزرگ هم بود که رفتم سری به موبایل ها بزنم !! یک مغازه و هفت - هشت تا دختر و پسر جوان و البته شیک پوش !! که هر کدام کاغذ بدست جلوی میزها بودند تا مشتری بپسندد و آنها قیمت را بگویند !! مدعی بودند که قیمت ها بصورت ساعتی در نوسان هستند و نمی شود کنار گوشی ها قیمت نوشت !! من هم یک کاغذ برداشتم و قیمت یک گوشی را پرسیدم و گفتند !! و روی کاغذ یادداشت کردم ، البته رقم ها را به لاتین می نوشتم و طرف با خودش فکر کرد که اوهوووو (!) این دیگه خیلی کلاس داره !! برای همین در خدمتم بود و یکی دیگر را پرسیدم و یک تبلت دیگر و ...

 

گوشی سامسونگ A71 را 9میلیون گفتند ... با خودم فکر کردم نه میلیون به نرخ امروز دلار می شود حدود 450دلار !! که البته خیلی هم گوشی شیکی بود و یک طرفش پر بود از دوربین های عکاسی و جنس صفحه ی نمایشگرش هم که خیلی اعلا بود و کلا پیشرفته !!! نوکیا 808 را سال 91 خریده بودم یک میلیون و دویست و شصت هزار تومان که دقیقا می شد 1000 دلار !! و بعد از آن بود که دلار هر روز صد تا صد تا بالا رفت و تا 2500 را در دو هفته صعود کرد و بعد دست های شیاطین داخلی آن را در 3500 تثبیت کردند و دادند دست دولت تدبیر تا با درایت و برنامه های اقتصادی که داشتند آن را هفت برابر بکنند و امروز که وقت خداحافظی شان از ساختمان پاستور هست دلار حوالی 22 - 23 سرگردان هست و هنوز تثبیت نشده است !! خلاصه اینکه در زمان های قبل ما گوشی را گرانتر می خریدیم !! و حالا که همه چیز گران شده است (!) گوشی به نسبت ارزان تر است (!) مثلا من گوشی خریده بود بنام 6600 که سال 80 - 81 برایش 320هزار تومان داده بودم ؛ اگر به جایش سکه خریده بودم ، حالا آن 300 هزار می شد سی میلیون !! به پول نوکیا 808 که هزار دلار خریده بودم حالا می شود یک اپل خرید ؛ آنهم فابریک و گاز نزده !!!

 

بی خیال این حرفها ... من در هر زمانی باندازه ای که می توانستم زندگی کرده ام و جای افسوسی در پشت سرم ندارم !! اگر کاری را نکرده ام به خاطر فلسفه ای بود که بر کله ام حاکم بود و دوست ندارم به عقب برگردم و بدون آن فلسفه دوباره حرکت بکنم و مطمئنم این راه را هفتاد بار هم بروم به همین جا ختم خواهد شد !!

 

توی تلگرام چیزهایی یافتم که یادم رفته بود اصلا وجود دارند و یا فراموشم شده بودند ؛ مثلا یکی همین لوگوی دادو که داده بودم برایم کار کرده بودند و حالا یکی شان را در طاقچه ی وبلاگ گذاشته ام !!

 

 

خلاصه اینکه شوکی که به گوشی دادم (!) زیاد هم بد نشد !

 

نظرات 1 + ارسال نظر
نگین پنج‌شنبه 30 اردیبهشت 1400 ساعت 18:46 http://www.parisima.blogfa.com

سلام

یکی از بزرگترین آرزوهای من اینه که کاش میشد برگردیم به زمانی که دست هر کسی یه گوشی نبود و فارغ از این ارتباطات مجازی، دور همی های واقعی برگزار کنیم...

چند وقت قبل یک پلاک گردن آویز خیلی ریز و بقول شیرازی ها پِرپِروک (سبک وزن) رو به شاپسر نشون دادم و گفتم یادمه یه زمانی اینو خریدم دوازده هزار تومن .. گفت الان چنده؟ گفتم به ازای هر گرَم یک میلیون تومن، الان اینو ببری زرگری هفت میلیون بهت پول میده!! گاهی با مقایسه قیمتها حس غار نشینان قدیم بهم دست میده!!

و اینکه آدم وقتی به مسیری که در زندگی طی کرده نگاه کنه و احساس تاسف نکنه حس خیلی خوبیه .. منم این حس رو دارم و بابتش خیلی خوشحالم ..

سلاسم
البته من چون اغلی استفاده اصولی از موبایل می کنم (!) می گویم کاش موبایل بیست سال زودتر آمده بود تا من خیلی بیشتر از حالا خاطراتم را به تصویر می کشیدم ... آدم نمی داند که پیری در راه هست و کندذهنی بهمراه دارد و کندذهنی قاتل حافظه هست !!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد