یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

همه-چیز-دان-ها !!

 

بوذرجمهر حکیم ، یا همان بزرگمهر وزیر انوشیروان عادل ( البته شما هر کجا به کلمه ی عادل و عدالت رسیدید؛ می توانید شک کنید !! ، بقول اهل معرفت ، شک جائز است !! ) در مسیری می گذشت ( لابد برای افتتاح پروژه رفته بود ؛ از قدیم «قیچی افتتاح به دست بودن» هنر کارگزاران حکومت بوده است !! )  در قسمتی از مسیر می خواست سوار قایق بشود که پیرزنی او را سوال پیچ می کند !!

  

 

در تاریخ سراسر پر افتخار ایران زمین چند نقشِ کلیدی وجود دارد ( این به جز آن کلید نقش ساز ست !! )  که از پررنگ های آن ، نقش مرد آهنگر و بچه ی یتیم و پیرزن است !! و پیرزن همیشه زبان انتقادی تندی دارد !! پیرمرد نگون بخت را غالبا در حال هیزم کشی دیده ایم !! و یکی از معروفترین آنها در گذشته همانی بود که دست زد و دامن سنجر گرفت !! و یا در شعر پروین اعتصامی که این روزها متعلق به نام و یاد اوست در گذرگهی داشت آبروی سلطان می برد و گفته بود این گرگ سالهاست که با گله آشناست !! بنظرم منظورش اسحاق و حسن ، فرزندان آقا امید بود !! همین انتقادات و دامن گرفتن ها باعث شد تا حضرات درجه یک تا درجه سه دولتی با ماشین ضدگلوله ،  با اسکورت و همراهان زیاد و غالبا با چند ماشین حرکت بکنند !!!


خلاصه اینکه این پیرزن سمج ، سد راه بزرگمهر حکیم می شود !! و چند سوال می کند و بزرگمهر در جواب آنها می گوید که نمی دانم !!! پیرزن پررو ( احتمالا مادربزرگ زیباکلام بوده است !! ) به بزرگمهر حکیم می گوید : " اینهمه از شاه مواجب می گیری و جواب سوالات یک پیرزن را نمی دانی !! " بزرگمهر با متانت و فروتنی  جواب می دهد : " مادرجان ، من در ازای چیزهایی که می دانم آنهمه مواجب می گیرم ، اگر قرار بود در ازای ندانسته ها مواجب بگیرم ، خزانه شاه کفاف نمی کرد !! "

 

هشت سال قبل و ایضا با پرروئی در چهار سال قبل ... در مناظره انتخاباتی !! ... مردم ما فریب کلیدی را خوردند که معلوم نبود مال کدام قفل بود !! و البته حالا معلوم شده است که آن قفلی ست که معیشت مردم را با آن بسته اند !! البته نقش مارهای خوش و خط و خال که با بزک و دوزک دل مردم را برای این دولت نرم کردند ، ناگفته پیداست !! ولی آنجا که اسحق گفت ما برای مدیریت جامعه برنامه داریم (!) را خوب بیاد دارم !!! اینها اگر بدون برنامه بودند ، احتمالا ایران بزرگ و چندهزار ساله منقرض شده بود !!

 

در ازمنه قدیم که من کارمند شریف نهضت سوادآموزی بودم !! و البته نه در حوزه ی تدریس که کمک به ظالم و پیش بردن سیاست های او محسوب می شود !! بلکه در کار حساب و کتاب بودم !! یکبار به داستان شاه کلید برخوردم !! و آن اینکه اتاقی را برای خودم گرفته بودم و کلیدش اشکال داشت و یک کلید به من دادند ، به رسم امانت و قرار شد کلید بدهند و آن را بگیرند و درگوشی گفتند که آن کلید شاه کلید است و به همه ی درهای موجود و مشابه می خورد !! من هم به رسم امتحان ، گهگاه برخی اتاق ها را تست می کردم و می دیدم همکارهای ساده چه با اطمینان درشان را بسته و تازه کلید را چند دور می پیچانند و با خیال راحت به خانه می روند !! البته  همکارهای غیرساده (!) درِ اضافی داشتند و قفل شان را همان ابتدا عوض می کردند !!! و غافل بودند که باید قفل زیردستان را عوض بکنند (!) چرا که راه نفوذ به اطلاعاتِ بالادستان ، زبانِ زیردستان هستند !! من بعد از ظهرها می رفتم و در دبیرخانه می نشستم و تمام نامه های متعلق به همه جا را می خواندم !!!!

 

خلاصه اینکه در کشور عزیز ما که جان خیلی از هنرمندان به فدای او باد !! و خاکش برود توی چشم دوستان نادان و دشمنان دانایش !! گفتن نمی دانم به سختی جان دادن است !! و مردم در مسابقه « من می دانم  (!) » از سر و کول هم بالا می روند و چه خستگی ناپذیر !!

 

در این کله ی سحری (!) ، ساعت 4/30 بهمراه نوراخانیم بیدار شده ام (!) ایشان کمی کارتون تماشا کرده و ساعت 5/30 دوباره خواب تشریف بردند (!) و من کمی به کارهایم رسیدم و این پست نوشتن برای خستگی در کردن می باشد و نیت خاصی پشت اش نیست !! می خواستم اتم یک مورد غیرفرهنگی و البته بدفرهنگی را بشکافم که دستم خورد و تاریخ شکافت !!!

 

نظرات 2 + ارسال نظر
Sattar سه‌شنبه 26 اسفند 1399 ساعت 07:48 https://oldjavoon.blogsky.com/

نگین سه‌شنبه 26 اسفند 1399 ساعت 20:52 http://www.parisima.blogfa.com

سلام

این که خیلی خوبه، من اگه ساعت چهار و نیم صبح بیدار بشم(البته اگه کلاً شب خوابیده باشم!) ذهنم هنوز اینقدر خوابه که نه فقط نمیتونم بنویسم، بلکه اسم خودم هم به سختی یادم میاد!!

زنده باد دلما خانیم که نصف شب خیزی شان!! موجب نشر این مطلب شد!

و در راستای مطلب شما هم اینکه: همه چیز را همگان دانند و همگان در مملکت ما قریب به هشتاد میلیون نفر از مادر زاده اند!!!

سلام
ولی من نه تنها دوست دارم بلکه صبح ها زود بیدار می شوم !!
از قرار دیده ها و شنیده ها (!) خیلی از این هشتاد میلیون رفتاری نشان می دهند که آدم باور نمی کند زاده شده باشند !! آدم فکر می کند از لپ لپ بیرون آمده اند !!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد