یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

روزگارمان خوب است ...

 

این روزها سرم شلوغ است ... یکی دو سفارش دارم که با هم دوبله سوبله پارک کرده اند و کمی کارم را سخت کرده و استراحتم را کساد کرده اند ...  این هم برهه ایست و تمام می شود ... از بهمن ماه امسال چیزی درک نکردیم !! نمی دانم آنها که سرشان خلوت بود دستشان پر است یا نه !؟!

   

دیشب رفته بودم والیبال ... اتفاقا خیلی هم خوب شد ... با اینکه خیلی خسته تشریف داشتم ولی روی هم رفته بازی خوبی از آب درآمد !! همه چیز ما بنوعی از آب درمیآید ، خوشی ها و ناخوشی ها ... کلا قسمت ناخودآگاه زندگی در جهان سوم فعالتر تشریف دارد !! دو سه نفر هم که تایم بعد از ما بودند زود آمده بودند ، آنهم یک تایم و نشسته بودند برای تماشا (!)  بچههای ما که که تماشاچی رایگان بدست آورده بودند چنان با دقت و با از جان گذشتگی بازی می کردند (!) انگار لیگ ایتالیا بود !!! آدم وقتی بداند کسی او را زیر ذره بین گرفته است (!) کمی دقتش را بالا می برد و حواسش را جمع می کند !!! فقط نمی دانم چرا آدمی زادگان (!)  برای خدا جایگاه تماشاچی هم درنظر نمی گیرند !! شاید هم از بس تماشاچی بوده (!) حساسیت ها از بین رفته است !!

 

یکی دو کار داشتم و برای همین امروز رفتم دنبال آنها ... برای یکی از آنها باید شنبه یم رفتم و نگهداشتم تا با خیال راحت بروم ولی عجیب این است که در این کشور متمدن با سابقه ی چند هزار سال هنوز شانس حرف اول را می زند !!! طرف آنقدر سرش شلوغ بود که تا شنبه ی آینده هم به من وقت نمی رسید !! کمی شرمنده شد و من هم رفتم دنبال کارهای دیگرم !!

 

یک مبلغ کلانی به حسابم ریخته بودند ؛ بدلایلی (!) و این مبلغ متعلق به دوستم بود و در این یکی دو روز مشغول واریز کردن آن به حساب ایشان هستم !! واقعا با این شرایط سقف واریز و پرداخت و ... کسانی که با مبالغ بالا کار می کنند چقدر در سختی و مضیقه هستند !! آدمی که ما باشیم مشکل مان این است که مایحتاج ضروری گران شده است  و با کارت مان و موجودی اش تا سر برج بازی می کنیم تا ماه را به سلامت بگذرانیم (!) دعاهای ما و لطف خدا هم که اگر نباشد به نیمه ی ماه هم نمی رسیم !!!

 

مادرم رفته بود تهران پیش برادرم و انگار حوصله اش سر رفته بود ، چون خبر رسید که امروز بعد از ظهر برمی گردد !! سر راه رفتم و پکیج خانه ی مادر را روشن کردم که عصر موقع رسیدن به خانه (!) زیاد سرد نباشد !! و سر کوچه نیم ساعتی با یکی از پیرمردهای محله سرپا (!) سر صحبت را باز کردیم !! از قرار یکی از فرزندان همسایگان قدیمی تر ( که آلمان نشین !) خواب پدرش را دیده بود و یادش افتاده بود که اهل محله چقدر به جای آنها از پدر و مادرشان مراقبت کرده بودند و با یک خروار شیرینی آمده بود و خانه ها را یکی یکی سرک می کشیدند و دنبال همسایه های قدیمی می گشتند !! ولی حالا دیگر نه تنها ظاهر محله عوض شده است بلکه از نظر محتوا هم خالی شده است !!

 

امروز واقعا بها ردر زمستان بود و گهگاه از رادیوهای تاکسی ها و مغازه ها صدای سرودهای قدیمی انقلاب می آمد ... من هم یک یادش بخیری حوالی آسمان می کردم ، این روزها حوصله ی زمینیان زیاد خوب نیست !! توی اتوبوس یکی گلایه می کرد که کار نیست و جوانش در خانه بیکار نشسته است و افسردگی گرفته است !! گفتم : " چه کاری بلد است و چه کاری از دستش برمی آید !؟ " گفت : " هیچی !! درس خوانده است !! " با لحن مستشار قهوه تلخ گفتم : " واقعا زحمت کشیده است !! " کمی بهش برخورد که به فرزند نخبه اش دهن کجی شد !!! گفتم : " یاد پسرخاله در سریال " روزی روزگاری "  افتادم !! ( واقعااسمش این بود یعنی !؟ ) مراد بیگ راهزن آمده بود توی قبیله و از او می پرسیدند بلدی خار بکنی و می گفت نه !! بلدی بنه برپا بکنی  می گفت نه !! بلدی گوسفند بچرونی ؟ می گفت : نه !!!  و سر آخر گفتند : پس تو به چه دردی می خوری !!؟؟

 

امروز گوجه فرنگی اشرافی شده بود کیلوئی 5 - 6 هزار تومان و مردم زا کنارش رد می شدند و دنبال خیار می گشتند که شده است 20هزار تومان !! به یکی گفتم : " بهر حال ما سالاد شیرازی را پیاله ای ده هزار تومان می خوریم !! یک روز خیار ارزان هست و گوجه گران و یک روز گوجه ارزان است و خیار گران !!

 

روزگارمان خوب است  و قدرش را می دانیم !! شکر هم می کنیم و البته زیاد هم شکر می کنیم !!

 

رادیو ترانه پخش م یکرد که بگذرداین روزگار تلخ تر از زهر ، بار دیگر روزگار چون شکر آید !! توی دلم گفتم : " اگر این شکر هست !! ارزانی قبر اموات هیئت دولت و مشاورین و معاونین اش !!

 

نظرات 2 + ارسال نظر
همطاف دوشنبه 27 بهمن 1399 ساعت 21:29 http://fazeinali.blogfa.com/

سلام سلام
به نظرم خداوندگارمان زیادی تماشاچی بوده

سلام

نگین دوشنبه 4 اسفند 1399 ساعت 22:37

سلام

فردا تولد نورا کوچولوئه
تولدش خیلی خیلی مبارک و امیدوارم شاهد رشد و بالندگی و موفقیت های روز افزونش باشین

سلام
ممنون از شما که خوبید ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد