یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

مجلد شدیم ...

 

هفته ی اول سال 99 که خانه نشین بودیم و بیکار (!) مطالب سال 98 را منتقل کردم به برنامه ورد در آفیس و سپس کمی ویراستاری کردم و برای پرینت گرفتن آماده کردم ... و بعد از تعطیلات رسمی بردم پرینت گرفته و دادم دست آقای صحاف که برایم جلد بگیرد و گفت بعد از تعطیلات بیا و ببر !!

  

 

پایان سال 98 و آغاز سال 99 را کلا در تعطیلات گذرانده ایم و خلاصه اینکه انواعی از تعطیلات های رسمی و غیر رسمی و سفارشی و تهدیدی و ... را داریم تجربه می کنیم (!!!) بعد از سیزده بدر رفتم و گفتند که بعلت کرونا کارگرها نیستند و موکول شد به بعد از تعطیلات کرونای !! ولی تعطیلات کرونایی که تمامی ندارد !؟!؟ یکبار هم بیستم رفتم و داستان همان تعطیلی بود که بود (!) البته جناب صحاف با چند تا از دوستان قدیمی اش در مغازه نشسته بودند و بدون رعایت فاصله اجتماعی داشتند صحبت می کردند !!!

 

امروز بعد از ظهر می رفتیم سری به خانه برادر کوچک بزنیم ( برای عیادت ! ) سری هم به جناب صحاف باشی زدیم و کتاب مان آماده بود و تحویل گرفتیم ... انگار باری از دوش آدم برداشته بشود ، سبک شدیم اساسی !!

 


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد