در اتاق مشترک با نورا خانیم نشسته ایم ؛ من پای کامپیوتر و ایشان روی تخت خود و در حال خواب !! ناگهان گوشی زنگ خورد ، پیش شماره اش 051 بود و بوی مشهد می داد !! یک خانمی پشت خط بود و گفت : " شماره شما بعنوان نامزد دریافت بسته ی متبرک انتخاب شده است (!) اگر مایل به دریافت هستید ، آدرس بدهید تا برایتان ارسال گردد ! "
وعده ی دروغ جزء لاینفکی از سلسله وعده های دروغین و فریبنده ی خانواده های بی بضاعت می باشد !! البته بی بضاعتی به تنهائی نمی تواند این خاصیت بد را پوشش بدهد و در کنار آن باید بی بضاعتی فرهنگی را هم افزود !!
من نتیجه بازی امروز بین استقلال و ماشین سازی را 1 - 1 حدس زده بودم و یکی هم دورادور به ریشم خندیده بود !! حالا که بازی با نتیجه 1 - 0 به نفع ماشین سازی تمام شد و استقلال با بدبیاری هفته ی اول را پشت سر گذاشته است دارم فکر می کنم که فردا چگونه با آن تراکتوری نگونبخت برخورد کنم که تا نیم فصل سرش را بلند نکند !!
ادامه مطلب ...
دیروز آخر مرداد بود و همزمان آغاز خیلی چیزها و آخر خیلی چیزها !! یکی از آغازها مربوط بود به آغاز مسابقات لیگ فوتبال که بعد از کش و قوس ها و تاخیرات فراوان(!) بالاخره شروع شد تابه داد یک عده مستاصل و درمانده برسد و چه آغازی !؟!؟! و از طرفی هم پایان مسابقه ی عصر جدید بود !؟!؟ مسابقه ای که خیلی را به چالش کشیده بود ...
ادامه مطلب ...
دیشب خانه ی مادر بودیم و فرصتی تا کمی اخبار بشنویم !! برخی ها که زیاد خبر گوش می کنند بنظر حساستر می آیند و فکر می کنند که فلان اخبارها دروغ است و فلان خبرها ... ولی برای امثال من خبر یک مفهوم بیشتر ندارد!؟ چیزی که شنیده می شود نه با اعتماد و نه بی اعتماد !!