یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

خانه تکانی برای مهمانی ...

 

دیروز برای شام چند تا از دوستان مهمان مان بودند و برای همین مجبور شدم کمی کار عقب مانده را کمی جلوتر بیاندازم !! و یکی از آنها تمیز و مرتب کردن بالکن بود و انصافا بعد از اینکه برش سنگ های آنتیک را آنجا انجام داده بودیم ، تا خرخره پودر سنگ داشت !!؟

   

و بعد از آن کمی به مرتب کردن و مرمت کردن زیرپائی های کنفی پرداختیم ... آدم وقتی یک ایده ای را عملی می کند ؛ مانند همان زیرپائی های کنفی (!) با مصالحی که به فکرش می رسد و دم دست هستند و نسبت به آنها آشنائی دارد کارش را انجام می دهد و بعد با همان روش کارش را پیشتر و پیشتر می برد و بعد از اینکه از تولید خسته شد ، اطلاعاتش کمی زیادتر می شود و فکر می کند که اگر با فلان چسب چسبانده بودم خوب بود هاااا !! اگر فلان کار را در ابتدا می کردم خوب بود هاااا !! این هاااا ها که نوشتم در دوباره کاری ها و ترمیم و تغییرات بعدی بیشتر به چشم می آیند !!

 

همسایه ی بغلی ما در کار ساخت و ساز می باشد ... یک زمین خالی در شرق و غرب مان داریم که زمین طرف غربی مان را دارند می سازند !! در 6ماه اخیر بجز یکی دو روز که آنهم به عاشورا و تاسوعا خورده بود توقف نداشتند ( و یکبار هم سر اینکه چرا در یک روز تعطیل بخصوص (!؟) کار را خوابانده بودند ، صاحب کار سگ شده بود و کم مانده بود با پیمانکار دعوایش بشود !! ) و در این روزهای کاری از ساعت 8 صبح تا 5 عصر (!) بصورت مداوم انواعی ا زسر و صداهای آرامش شکن داشتیم (!) ولی با این توصیفات همینکه زمین مخروبه که زباله دانی همسایه های قبلی شده بود بصورت ساختمان درمیآمد و هم اینکه قسمت عمده ای از گرمای تابستان و سرمای زمستان ما بخاطر این ساخت و ساز از بین می رفت و مرتب بودن کارگرانی که کار می کردند ، خیلی جالب بود !! این موارد برای این ذکر شد که در خانه ی ما در ششماه گذشته ، از ساعت 8 صبح تا 5 عصر چیزی بنام آرامش وجود نداشت و درساعات بعدی هم بدلیل اینکه همسایه ی بالائی (!) از عشایر تشریف دارد و از چادر به آپارتمان رسیده است (!!) کلهم فرهنگ خانه نشینی وجود ندارد (!!!) البته قابل ذکرتر اینکه یکی دوباری که به موبایل من زنگ زده با تلفنی که پیش شماره اش تهران بود !! یعنی بعضی از مردم خودشان را از حاشیه توسعه می دهند تا از درون !!!؟؟

 

خلاصه اینکه کارهای قبل از مهمانی ما حکم خانه تکانی داشتند و بعد از ظهر که خواستم یک ربع چرت بزنم ، مصادف شد با سوراخکاری بتن ها و ... که کار در ساختمان مجاور بود و سر و صدا و ویبره اش در ساختمان ما !! یعنی اراده ی برخی ها برای کار کردن ، جمعه سرش نمی شود !! و برای همین مشغول کمک کردن در تهیه شام به بانو شدم !! و البته این قبیل کارهای من بدلیل اینکه اهل ریا نیستم (!) هیچوقت دیده نشده است و کسی باور نمی کند که من دو ساعت چاقو بدست در حال خُرد کردن قارچ و فلفل و ... برای تهیه سالاد بوده باشم !!!؟؟ درست است که ریا خوب نیست ولی بی ریا بودن هم خیلی سخت است !!

 

قرار بود برای شام مهمان ها عدس پلو تهیه بکنیم ... البته عدس پلوئی که بانو درست می کنند یک شام بالادستی است و عدس پلوئی که ما در بچگی می خوردیم یک شام از سر باز کنی بود (!!)  برای اینکه مهمان های ما همیشه علاقه شان را در قسمت ته دیگ خالی می کنند ( ما که خودمان این گونه نیستیم ! ) قرار شد ته دیگ زیاد باشد و برای همین پلو را طبق دفعات قبل که شگرد مهمانی ها خانه ی ماست در تابه دم کردیم !!

 


http://s9.picofile.com/file/8343041084/IMG_20181116_182008.jpg

 

و یکی از قسمت های سخت کار من در قسمت آشپزخانه ، تهیه های کوفته قلقلی بود !! من هر قدر سعی یم کردم کوچولو باشند ، بانومی گفت : " خیلی بزرگ هستند !! " و خلاصه اینکه در کار تهیه کباب ساچمه ای بودم و تقریبا انتهای کرا بودم که قلق اش را بدست می آوردم !!

 


http://s8.picofile.com/file/8343041042/IMG_20181116_192759.jpg

 

ماحصل تلاش خوب بود و اتفاقا مورد پسند هم واقع شد ...

 


http://s9.picofile.com/file/8343040884/IMG_20181117_002932.jpg


 البته برای خالی نبودن کنار سفره ، چند فقره دلمه هم تهیه شده بود که ...

 


http://s8.picofile.com/file/8343040918/IMG_20181117_002953.jpg

 

نظرات 1 + ارسال نظر
نگین شنبه 26 آبان 1397 ساعت 23:53

سلام

من که میگم برای آپارتمان نشینی اول باید یک امتحان از طرف بگیرن، بعد بهش مجوز آپارتمان نشینی بدن!!

یکی از ساکنین ساختمان ما در جلسه ساختمان میگفت: مگه معنی مدیر این نیست که هرکی مدیر ساختمون شد، حق داره هر کاری که خودش صلاح میدونه انجام بده؟!!!!
جل الخالق ....


+ آقا من ساعت شش عصر یه لقمه کوچولو نون و پنیر خوردم چون فردا صبح باید برم آزمایش خون ...
الان کی پاسخگوئه ؟!!!

میگم شما از روش "ایکی قَت گازماخ" استفاده نمیکنید؟
دو برابر گازماخ میده!

کلم پلوی شیرازی هم کوفته هاش باید خیلی ریز باشه
وقتی همسرجان میاد کمکم کنه، میگم ببین اگه حوصله داری کمک کن، اگه نه که من باید بعداً همه شون رو دوباره له کنم و ریز درست کنم!!
شاپسر یک روشی یاد من داده که همزمان سه تا کوفته درست کنم و سرعت عمل خیلی بالا میره !

سلام
بعضی جاها هست که طرف آپارتمان را به هر کسی نمی تواند بفروشد و باید تحقیق بکنند تا کسی که میخرد احراز شرایط کرده باشد ، روش خوبیه ولی باید علاوه بر آپارتمان نشینی سازتان موافق کوک ساز روحی آنها هم باشد !!؟؟

پنیر را نمی دانم ولی در آزمایش نان را جدا نشان می دهد !! مخصوصا اگر بربری بوده باشد!

فعلا در مرحله ی بیرقَت مانده ایم !

از قدیم گفته اند که " تنبل فیکیرلی اولار !! "

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد