یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

مشغولیم ...

 

یک موردی هست که هی می خواهم فرصت پیدا بکنم و در موردش بنویسم ولی نمی شود ، حالا این فرصت را خودم ایجاد کردم که خودش می تواند نکته ی روشنی باشد برای فرداهای بی فرصتی که خواهم داشت ...

   

یادش شاد (!) روحش گرامی (!) دائی فرنگ نشین من هر از گاهی که عزم صله رحم می کرد و از دیدارِ پر تکلف آشنایان و فامیل نزدیک خلاص می شد !! سراغ من می آمد تا با هم برویم و قدمی زده و دیداری از کوچه پسکوچه های خاطرات بکنیم و در ضمن این راه رفتن ها و قدم زدن ها ، چیزهایی می گفت که غالبا برای گوش ما آشنا و برای ذهن ما ناآشنا بود و به همان حظ شنیدن خلاصه می شد و چند قدم دورتر ، فراموش می شد !!

 

یکبار داشتیم از جائی رد می شدیم و اشاره کرد به یک پارکینگ تبدیل به مغازه شده و گفت : " اینجا یک حُسنی (!!) که دارد این است که یک نفر می تواند براحتی پارکینگش را تبدیل به مغازه بکند ، بدون اینکه کسی مزاحمش بشود !! و بعد بنشیند آنجا چهار قلم چیز پیش پا افتاده بفروشد و از این راه چندرغازی بدست بیاورد و بیکاری اش را پر بکند و چند سال بعد با ادعا بگوید که مغازه دار است !! " من گفتم : " مگر اینکه می گوئی حُسن است !؟ " گفت : " وقتی از طرف صاحب مغازه نگاه بکنی ، بعله !! اینهمه آزادی داشتن را کجا می تواند پیدا بکند !؟ ولی از نظر اجتماعی یک معضل خیلی بزرگ است که سالها اثر بدش بجا می ماند و دولت را بدبخت می کند !! " البته منظور دائی جان ما دولتی مانند دولت سوئد بود که در قبال مردمش تعهد و مسئولیت داشت والا در کشور ما اینگونه بی ریختی ها دست و بال کارمندان دولت را برای کسب و کار نامشروع بازتر می کند و مسئولیت گریزی بهترین راه برای با خیال آسوده در خدمت مردم بودن می باشد !!

 

فروشگاههای بزرگ و زنجیره ای ؛ حتی اگر 10% گرانتر از فروشگاههای کوچک شهر اجناس خود را بفروشند ، باز بهتر خواهد بود !! چون جاهایی هستند که حساب و کتاب دارند و قابل کنترل هستند و مجبور به پرداخت مالیات هستند و یک نفر با مراجعه ی سرزده می تواند کارکردشان را رصد بکند ، در حالیکه اگر یکی از این فروشگاهها را به سوپرمارکت های بزرگ تقسیم بکنیم ، معادل صدها سوپر مارکت می شود که بدون حساب و کتاب و بدون کنترل کارشان را می کنند و رصد کردن آنها صدها نفر لازم دارد که با احتساب 50% کجدستی در فرهنگ امروزی ( خوش بینانه!!!) می توان اثرشان را تخمین زد !!

 

مجموعه ماشین های اینترنتی چند وقتی هست که به مجموعه ناوگان تردد شهری اضافه شده است !! البته این پیشرفت ها همیشه مشکلاتی داشته و خواهند داشت ولی از یک بابت نشان داده اند که نسبت به ناوگان تاکسی و تاکسی تلفنی بهترتر می باشند !؟!؟ با وجود سازمان تاکسیرانی بی صاحاب که حرفش را هیچیک از تاکسی داران قبول نمی کنند (!) امروزه با افزایش خودسرانه ی قیمت کرایه ها مواجه هستیم و همه دلیل اش را  گرانی می دانند ، توجیهی که مورد قبول هر دو طرف استفاده کننده و خدمات دهنده می باشد ولی این افزایش را چه کسی رصد می کند !؟! افزایش کرایه در حد دو برابر شدن (!) آیا منطقی می باشد !؟ می گویند که دلار 3 برابر شده است !! ولی آیا درآمد مردم هم سه برابر شده است !؟ تاکسی ها کرایه ها را بالا برده اند و حالا استفاده از اسنپ خیلی به صرفه تر از تاکسشی و تاکسی تلفنی شده است !؟ چرا که آنها مجموعه ی بزرگ و قابل رصدی هستند و نمی توانند خودسرانه دست به افزایش قیمت بزنند ...

 

شاید یکی از راههای کنترل اقتصادی کشور در آینده ی نزدیک ، تبدیل بنگاههای کوچک به بخش های بزرگ باشد ؛ همان سرمایه داری که روزی شعار می دادند بدبختی جامعه را سبب می شود و ما انقلاب کردیم تا ثابت کنیم که سرمایه داری درست از آزادی های فردی غلط خیلی خیلی بهتر تر است !!

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد