یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

اول هفته در طراحی ...

 

کار طراحی کابینت جدید آشپرخانه به پایان رسیده است و در دو رورز گذشته داشتیم اندازه ها را استخراج می کردیم تا میزان وسایل مورد نیاز برای خرید مشخص بشود که آنهم تمام شد و دیروز برای دیدن و انتخاب رویه مناسب رفته بودیم به یکی دو جا سر بزنیم ...

  

 

طبق معمول این چند هفته ای که گذرانده ایم ، همه جا خالی و نمایشگاهها و فروشگاهها تقریبا بحالت راکد می باشند ... یک عده جنس خریده اند و نگهداشته اند !! یک عده هم جنس نمی فروشند و نگه می دارند !! و در این میان همه چیز شناور شده است ... یک مغازه یک قیمت می گوید و یکی یک قیمت دیگر و جالبتر اینکه آنجا که به ارزانی معروف شده است ، گرانتر حساب می کند !! دیروز عصر یکی دو جا رفتیم که ساعت 18 تعطیل شده بودند و در خارج از شهر به یکی دو جا سر زدیم که خوشبختانه حضور داشتند ... اوضاع جوری شده است که نفروختن بیشتر به نفع فروشنده است تا فروختن و جایگزین کردن !!! وضعیت بازار و اقتصاد به سویی می رود که احتکار را ( چه در سطح خرد و چه در سطح کلان !! ) منطقی ترین راه برای حفظ ارزش سرمایه کرده است و چه از این بدتر که در جامعه ای که ادعای دینی بودن دارد ، راههای اقتصادی و مدیریتی به زاویه های بی دینی و گناه کشانده می شود !!

 

امروز صبح رفته بودیم تا بقیه محاسبات را بدهیم و اندازه ی نهایی بدست بیاید و همانجا پرسیدیم ، ام دی اف سفید را 380هزار گفتند و البته خارجی اش را 420 هزار و بعد به فروشگاهی که دیروز رفته بودیم رفتیم و سفارشمان را دادیم و همان ام دی اف را 330 هزار حساب کردند !! با این اوضاع و با این تواصیف باید دولت برای مهار قیمت های هر کس دلش هر طور خواست !؟ باید سر هر فروشگاه یک مامور بگذارد که غیرممکن است و یا اینکه بیاید و اصناف مرتبط را در یک سیستم یکپارچه وارد بکند و هر فروش و خریدی را از یک محل کنترل بکند که این امر با وجود منطقی بودن تقریبا محال است !! وقتی سیستم وزارتخانه را هک کرده و یا برنامه را دستکاری می کنند و توی روز روشن چند هزار دستگاه ماشین لوکس وارد می کنند ، حتما با همکاری چند اپراتور و ورود به سیستم هر کاری خواستند می توانند بکنند !!

 

دیروز یک هود قیمت کرده بودم و امروز صرفا برای گرفتن اندازه هایش مراجعه کرده بودیم و 150هزار تومان گرانتر از دیروز گفتند !!! برای همین وقتی چوپ ها را خریدم ابتدا نقدا پولهایش را پرداخت کردم و ارسال موکول شد به فردا ، مطمئنا فردای ما بدتر از امروزمان خواهد بود ... البته نباید ناامید بود و در راه بازگشت به خانه بودیم و کارشناسی داشت حرف می زد و ادعا می کرد با فلان برنامه ریزی می توان دو میلیون شغل ایجاد کرد و با راه اندازی شبکه ملی میلیاردها تومان جلوی خروج پول را گرفت و از این اراجیف !!! البته ادعای دیگری هم داشت و آن اینکه در این چهار سال قدمهای بسیار خوبی برداشته شده است ، حالا در چه راستائی را من نشنیدم !!!

 

===

 

بزرگترین هنر یک هنرمند ، د ررفتن از زیر بار تعهد است !!! این جمله ی گهربار را امروز در جواب دوستی نوشتم و بعد  گفتم : " یکی از دلایل بارز برای عقب ماندگی فرهنگی و هنری این است که به جای فضا دادن به هنرمندان برای اشاعه هنر ، در ادارات مختلف به آنها پست می دهند و انگار نمی خواهند بدانند که هنرمند زیر بار مسئولیت نمی تواند برود ( مغایر با راه هنرمند است !! ) و اگر می رود ( چون موافق با نان هنرمند است !! ) دقیقا نقش چوب لای چرخ را بازی می کند ؛ حتی اگر این چرخ ، چرخ معیشتی خودش باشد !!!

 

نظرات 1 + ارسال نظر
نگین دوشنبه 29 مرداد 1397 ساعت 23:28

سلام

با تمام این تفاصیل، کابینتهای جدید مبارک باشه!

سلام
ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد