یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

صبح و ورزش ...

 

حوالی ساعت 11 بود که هوس ورزش کردیم ...


آسمان ابری بود و بغض باریدن داشت و برای همین کمی مجهزتر رفتیم بیرون !! یک خوش و بش سرپائی هم با دوستان داشتیم و یک برنامه ی دو ساعته ی پیاده روی از نوع ورزشی در فاز دوم شاهگلی برگزار کردیم ...

 


در مجموع 5 دقیقه هم زیر باران بودیم !!

 

مزمزه ...

 

 

قدیمی ترین خاطره تان از تاکسی سوار شدن ، چه بود و چگونه بود !؟

 

  ادامه مطلب ...

در جمع هواداران و به نقل از هواداران

 

دیروز رئیس جمهور بهمراه هیئت عالیرتبه اش به تبریز آمد ، از همان دقایق اولیه حرف و حدیث ها زیاد بود ؛ مثلا راهی که گفته بودند رئیس جمهور می آید و هوادارانش در آنجا منتظر بودند بیکباره عوض شد و از یک مسیر دیگر او را به محل اجتماع بردند !! یا یک عده را در جائی جمع می کردند و همه چشم به در می  بودند و ناگهان افتتاح بصورت ویدئو کنفرانسی رخ می داد !!

 

  ادامه مطلب ...

می پیچیم ...

 

یکی دو روز است که در خاور میانه مشکلات به حد اعلای خودش رسیده است و همین امر باعث دل پیچه ی شدید شده است !! یک نمونه ی نزدیک و شبیه به این مورد هم در زمانی اتفاق افتاده بود که از دماوند برگشته بودم !! یک کوهنوردی بسیار سریع و فشرده و بدون استراحت که باعث شده بودتا خاور میانه دچار تنش بشود و هیچ چیزی نمی توانستم بخورم تا اینکه اجبارا به پزشک مراجعه کردم و آمپول رانیتیدین برایم تجویز کرد و مثل برخی فیلمهای آمریکائی که در نهایت متوسل به استفاده از سلاح اتمی می شوند، شدم !!

 

 

ادامه مطلب ...

تِمِ پست تان چیه !؟

 

این اواخر مد شده است که مردم مایه دار و کسانی که تابعی از آنها هستند (!) وقتی مجلسی دعوت هستند و یا برای مجلسی دعوت می کنند (!) می نویسند و یا می پرسند از تِمِ مراسم !!؟؟ مثلا طرف را برای مراسم عصرانه دعوت کرده اند با تِِمِ پیژامه و طبیعی ست که مهمان باید همراه خود یک پیژامه هم ببرد که دورهمی شان همگی پیژامه پوش باشند و ...

 

 

ادامه مطلب ...