یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

شب و روز بارانی ...

 

آنقدر آسمان را نگاه کردیم ، مگر ببارد و نبارید ، مرداد را بدون باران و در نهایت گرما بسر بردیم ، دیشب باران آمد ، بعد از اینهمه به انتظار باران نشستن باید پست بارانی باشد تا به یادگار بماند ...

 

 

دیشب قبل از نیمه شب بود که خوابیدم ، برای زودتر خوابیدن مهیا بودم ولی چه می شود کرد وقتی از هر طرف صدایی می آید !! چند جواب تلفن ، یکی دو تا اس ام اس ، چند پیام از نوع تلگرامی و ...و بسی جای شکر دارد که هنوز دوستانی داریم که یادی از ما می کنند و هنوز قبض تلفن مان بوی زندگی دارد و فقط آبونمان و ... نیست !!


هوا خنک شده بود و همانجا توی اتاقم خوابیدم ، هنوز گرم خواب نشده بودم که احساس کردم دارند توی صورتم آب می پاشند ، بیدار شدم و فهمیدم باران می آید و پنجره ی اتاقم که بطرف کوچه باز می شود مرا نشانه رفته است !! با چشمان بسته و باز پنجره را بسته و دوباره خوابیدم ، از قرار شنیده ها تا نزدیکی های صبح آسمان می غرید و می بارید !!


وقتی از خانه بیرون آمدم ، هنوز لکه های بزرگی از آب روی سطح زمین بود و نشان می داد آنقدر باریده که خودی نشان بدهد ، توی مسیر نشانه های باران بیشتر دیده می شد ، در مسیل مرکزی شهر که حالا رودخانه خشکی بیش نیست باندازه ی مصرف یک ماه شهر بطری های نوشابه جمع شده بود و سیلاب بارش های شبانه زباله های سطح شهر را از شرق به غرب آوره بود ... در هوای خنک و با طراوت و بارانی صبحگاه ، منظره ی آشغال های جمع شده توسط باران کمی چندش آور می نمود !!


امروز هوای ما از نوع پائیزی است ، بعد از تابستان گرم و طولانی ، باد پائیزی در حال وزیدن است !! هر از گاهی هم چند قطره می بارد ، آسمان با خشانت خاصی ابریست ... شاید امشب هم ببارد !! همه چیز یکطرف و درختان محوطه کارخانه که باندازه ی کافی آب خوردند یک طرف !!

 

یکی از همکاران از من می پرسید : " در این هوا آدم کجا باشد حال می دهد !؟ " گفتم : " هر کجا می خواهد باشد ، فقط ایوان داشته باشد برای حظ بردن از چشم اندازها و لطافت هوای بارانی و اتاقی برای پناه بردن از سرما ، ضمنا باید حداقل باندازه ی ده نفری دور و بر آدم شلوغ باشد تا همه فرصتی برای خوش بودن داشته باشند ... " در این مورد جاهایی مانند جواهرده در رامسر ، گیله ده در آستارا ، سرعین و اسالم هم از نظرمان گذشتند ...

 

نظرات 2 + ارسال نظر
mostafa سه‌شنبه 3 شهریور 1394 ساعت 17:00 http://www.romeo1.blogsky.com

غمگینم همانندِ

مترسکی که به کلاغ گفت ;

هر چقدر دوست داری نوکم بزن ولی تنهایم مگذار...!


وبت زیباست بخصوص مطالب وبت

به وب منم سر بزن خوشحال میشم باهم تبادل لینک داشته باشیم

زیبا بود لایییییییییییییییییییک

همطاف یلنیز سه‌شنبه 3 شهریور 1394 ساعت 23:10 http://rahi-2bare.blogsky.com/

سلام سلام
ما هم دیشب باران داشتیم و امروز بادشدید!
الان هم نرم نرمک می بارد ها

سلام
این روزها شاید بهترین عیدی ، همین باران باشد ؛ حالا شر شر ببارد یا نرم نرمک ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد