یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

پیروزی شیرین ...



http://fciralco.ir/home/wp-content/uploads/2015/01/2321654.jpg

  

ساعت 19:30 از کارخانه رسیدم و هوس کردم یکساعتی بخوابم ، برنامه ی خوابم بهم ریخته است و پازل های خواب را ساعتی کنار هم می چینم ...


مادرم مهمان بود ، چرا موقع اذان به من زنگ نزد ؛ باید زمان برگشت بازخواست بکنم !! وقتی بیدار شدم که ساعت 22:22 شده بود ... بعد اس ام اس آمد که ست دوم را نیز بردیم ... تازه متوجه شدم که خواب مانده ام و بلند شدم و تا شروع بازی در ست سوم افطار کردم ...


امشب کوه را به احترام بازی والیبال ایران و آمریکا بیخیال شدم و نشستم برای تماشای ست سوم ...


بازی خیلی خوبی بود ، مخصوصا که روند بازی تنشی در ضربان قلبم نمی کرد و زیادی حرص نخوردم ، مربی تیم آمریکا هم مثل من فکر می کرد و انگار این تیمی که آمریکا آورده بود حرص خوردن نداشت ، پله به پله بالا رفتیم و بعد دوپله را یکی کرده و تیرخلاص را فرهاد قائمی زد ...


قائمی بعد از زدن آبشار روی هوا مچاله شد ، توپگیر بیچاره آمریکا که بیشتر از توپ با بدن بازیکن خودش را هماهنگ می کند مردد ماند که توپ از کدام سمت خواهد آمد و در میان ناباوری در حالیکه برای توپ حرکتی نکرده بود توپ کنار پایش بزمین نشست ... وقتی توپ آخر تیم ایران در زمین آمریکا فرود آمد من دقیقا توپگیر تیم ملی آمریکا را درک می کردم !!


این بازی شیرین ترین برد والیبال ایران بود و تلخترین باخت والیبال آمریکا ... درست است که ورزش را از سیاست جدا باید نگاه کرد ولی باخت یک دشمن دیرینه طعم دیگری دارد !!

 

===


بعداز بازی اول من در کارگاه برای دو تا از همکارها از زمانی که برای مسابقات والیبال می رفتیم حرف می زدم ، سطح والیبال ایران در زمان ما در مقایسه با والیبال امروز کشور ، مثل وضعیت سینمای امروز با سینمای صامت است ...


در بازی های کارگری سازمان گسترش ، تیم ما مقابل تیم ایران خودرو که از 14 بازیکنش 12 نفر ملی پوش بودند ،قرار گرفت ، آن روزها بهنام محمودی را تازه کشف کرده بودند ، یادم می آید که یک نفر در تیم ملی می توانست سرویس پرشی بزند و اگر اسمش یادم نرفته باشد که رفت ... دو تا سرویس دقیقا پیش پای من در زمین نشست ، نمی توانستم توپ را ببینم ، هم بازیکن های لب تور که برای دفاع بودند مزاحم دید من بودند و هم اینکه تشخیص نمی دادم توپ از کجا می آید !؟


یادم می آید که حیدرخان  ، مربی تیم ایران خودرو ، اشاره کرد که نوع سرویس را عوض بکنند ... آن روزها تیم ملی می رفت و جلوی ژاپن تا امتیاز ده نمی توانست بالا برود و حالا تیم قدری مانند آمریکا مثل موم در دستهایشان مچاله شده بود !!

 

نظرات 1 + ارسال نظر
نیلوفر دوشنبه 1 تیر 1394 ساعت 08:22 http://nilo0o0far.mihanblog.com/

انسان آگاه می داند که زندگی پیوسته در حال تغییر است؛ زندگی یعنی تغییر. تنها یک چیز همیشگی است و آن خود تغییر است.((اشو))
981588

تغییر جزو بدیهیات زندگی است و هزاران سال قبل از امثال اوشو بیان شده است
885189

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد