یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

چشمان نگران طبیعت ...


ایام گلگشت و گلزار فرارسیده است ، اردیبهشت ماه که می شود همه جا در نهایت زیبایی خود ظاهر می شود ، حتی جایی که بیشتر از یک درخت نیمه خشکیده ندارد !! 

 

 

خیلی جاها هم که زیبایی اش هدر می رود ، یعنی آنقدر زیبا می شود که نگاههای بیخیال هم بی نصیب نمی ماند ... 


این روزها خیلی ها برای پر کردن خود به دامن طبیعت نمی روند بلکه برای خالی کردن خود می روند !! و بهتر است کمی حواسشان باشد ، همچنان که آنها به نظاره طبیعت هستند چشمان طبیعت هم نگران آنهاست ... 


 


نظرات 1 + ارسال نظر
... شنبه 29 فروردین 1394 ساعت 09:02

سلام
روز به خیر
اردی بهشت همیش منو یاد درس کلاس دوم دبیرستان می ندازه.البته اون درس قسمتی از کتاب "صفیر سیمرغ " نوشته" دکتر اسلامی ندوشن" بود.قسمتی از اون را می نویسم:
دمدمه های اردیبهشت، اصفهان چون شاهزاده ی افسون شده ی افسانه است که طلسمش را شکسته اند و آرام آرام از خواب بیدار می شود. شکوفه های به و بادام، رویاهای پرپر شده ی اویند و بید مجنون، معشوقه ای که زلف های خود را بر او افشانده است.
اما بهار جاویدان، در این رنگ ها و نقش های کاشی ها جای دارد؛ بهار منجمد و رمزآلود، چنان که گویی کالبد بنا، مینایی است که روح ایران را در آن حبس کرده اند.
من بار دیگر در برابر این مجموعه ی حیرت انگیز از خود پرسیدم، به چه معنایند این نقش ها و رنگ ها؟ ...
و تنها جوابی که می یابم، این کلمه است: بهشت؛ این نقش ها و رنگ ها، آرزو و رویای جهانی بهتر را در خود دارند.جهانی شبیه به بهشت که در آن کوشیده شده است تا «ناپیدا کران» در «محدود» جای گیرد و لانه ای برای «نامحدود» جسته شود.
...

سلام

من یادم نمی آید دوم دبیرستان را چه سالی خوانده ام ولی یادم می آید از زیبایی طبیعت زیاد نمی دانستیم ، روزگار بمباران و موشکباران بود !!

اردیبشهت زیبایی بی تکلف طبیعت است ، زیبایی تکرار شونده نیازی به جاودانی ندارد ، خودآرایی زمین تشکری در مقابل روح بخشی آسمان است ، فرضیه جاودانی را آرزوهای آدم های فانی ساخته و پرداخته است !!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد