یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

قسمت من خانه نشستن نبود !!


بد عادت شده ام به ننوشتن ، وقتی نوشتن با ننوشتن زیاد فرقی نمی کند ، آدمی هوس می کند ننویسد ، هرچند من بخاطر اینکه خطم خوب بشود می نویسم !!

 

پنجشنبه عصر باید می رفتم سر یک قرار ، هوس کرده بودم یک باغ بخرم که شکرخدا جور نشد و نیم ساعت مانده به وقت قرار اعلام شد که طرف جا زده است و یهویی 5میلیون گذاشته روی قیمتی که اعلام کرده بود !! 

جمعه صبح هم قرار بود برویم از آفتابگردان ها در شهرستان خوی عکاسی بکنیم ، البته آنچه برای من بیشتر مدنظر بود هواخوری بود و باحتمال زیاد ناهار خوری !!! آنهم معلق ماند و طرف های ظهر خبر گرفتیم و معلوم شد کار خیری پیش آمده است و از کار شر ما سبقت گرفته است !!

پنجشنبه ظهر یکی از دوستان که چندبار توفیق همنوردی باهم در کوه داشتیم ، تماس گرفت و برای یک برنامه دوروزه دعوت کرد ، هم حال نداشتم و هم اینکه دو فقره کار نلغی شده را بهانه کردم برای نرفتن !! شاید هم بیشتر برای گرفتن آدرس منطقه زنگ زده بودند ، چون نیم ساعت پشت گوشی در حال دادن انواع مسیرهای دسترسی به منطقه بودم ...

با ماغی شدن برنامه ی روز جمعه ، تماسی از هلال احمر داشتم مبنی بر اینکه تیم های هلال احمر برای شرکت در مسابقه آماده می شوند و حداقل نفسم را برای پشتیبانی آنها که در بالای کوه و کنار پایگاه کوهستانی در حال تمرین بودند برسانم !!! فوتورافچی هم تماس گرفت که چند ساعت وقت دارد و می خواهد برای هواخوری در همین حوالی بچرخد ، که برنامه ی فوتورافچی را پیچانده و به دعوت هلالی ها لبیک گفته عازم کوه شدم ...

چون پایگاه کنار ایستگاه انتهایی تله کابین است ، مسیر را با تله کابین رفتم و در راه از مناظر کوهستانی عکس گرفتم ، مخصوصا دیواره " ایلان اوچان " در دامنه ی کوه که از قدیم مدرسه سنگنوردی شهر است و همیشه تعدادی در آنجا مشغول هستند ، زمانی هم مسیر پاکوب کنار این دیواره را برای صعود به کوه انتخاب می کردیم ... 

وقتی بالا رسیدم ، متوجه شدم که حضرات بانوان تمرین دارند و برای همین گوشه ای به تماشا نشسته و کمی از آنها عکس و فیلم تهیه کردیم ... تمرین در سوله ی نیمه کاره تله کابین بود و بچه ها در حال تمرین صعود میمونی و فرود بودند ، بقول دوستم در طول چند روز گذشته از این اسکلت های نیمه کاره کلی کار کشیده بودند !! 

ناهار هم در خدمت آنها بودیم و تا حوالی عصر در کنار تمرینات آنها بودیم ... برای اینکه حضور غنیمتی سرداران یادشان نرود ، عصر به هر کدام چند تا از عکس هایشان را بلوتوث کردیم تا خستگی شان را به تماشای استیل های مختلف شان از بین برده باشیم !!



" ایلان اوچان " !! دیواره سنگنوردی پای کوه ...




بقعه عون بن علی ...





نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد