یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

چه تکرارهای مزخرفی ...

 

یکی از دوستان من یک شرکت مهندسی دارد از نوع خیلی خوب اش ؛ خیلی سال پیش وقتی داشتند آنجا را کلنگ می زدند ، آدم نبود مرا هم بعنوان بازرس نوشتند ... بعدها این شرکت پا گرفت و بدلایلی یکی از بهترین ها شد ، و امروزه در تمام طرح ها و سازه های مهمی که در شهر اجرا می شود یا دستی در کار دارند و یا چشمی در نظارت !! دورادور چند چیز از آنها یاد گرفته بودم ، که کوچکترین آنها نظم و انضباط در کار و پرستیژ بود !!

  

ادامه مطلب ...

رد و تحویل گوشی نو و کهنه ...

 

امروز گوشی جدید را برداشتم تا راه اندازی بکنم ... دفعه قبل که گوشی را عوض کرده بودم ، سیمکارت را دادم تا میکرو بکنند !! این بار جایی که روی گوشی تعبیه کرده بودند در اندازه نانو بود !!! نوبت بعد اگر عمری باشد مدل سیمکارتمان آنگسترومی خواهد بود !!!

 

ادامه مطلب ...

فرق را ما می سازیم ...

 

ساعت از نیمه شب گذشته بود که به روستای ولایت رود رسیدیم و تا وسایل هایمان را ببریم و سر جایمان مستقر بشویم کمی طول کشید ؛ دمای هوا منفی 15 بود ... ولایت رود یک روستای کنار جاده ای است که شامل دو قسمت می شود ، پائین جاده و بالای جاده !!

  

ادامه مطلب ...

زندگی بدون اصطکاک ...

 

برنامه دور دوم دیزین که به لطف و همت دوستان برنامه ریزی شد و در دقیقه ی آخر به من اطلاع داده شد ، ادامه سفر دی ماه ما بود ... سفر دی ماه بااینکه برف آنقدرها زیاد نبود ولی برای اسکی کردن و حسرت به دل نماندن خوب بود !!

   ادامه مطلب ...