یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

برف آمد ...

 

دیروز کمی باران داشتیم و دیشب دوباره برف داشتیم ، نه مداوم و زیاد ولی برف برف است و کم و زیادش دست ما نیست و البته به صلاح ما هم نیست ...

  

 

کمی اول شب برف بارید و قطع کرد و کمی هم ابتدای صبح بارید ، همینکه کمی ببارد تا دهان شایعه پراکن و یاوه گو بسته شود کافیست ، آنتن های چینی مخصوص مقابله با تگرگ و ایضا ابر- دزدی کشور همسایه (!) ... بقیه اش برود در کوهها و دشت های اطراف ببارد ... برف برای روستا و کوه و دشت خوب است ، و باران شهری تر است ... ما که بچه بودیم می گفتند برف برای روستایی هاست !! باران برای شهری ها و هوای مه آلود برای عشایر خوب است که روی تپه ها و کوهها بنشیند و مراتع تر و تازه باشند !؟


شهری که برف روی پشت بام هایش نشسته باشد مانند جنازه ای ست که کفن پوشش کرده باشند ! البته طبیعت از زیر این کفن سفید با زندگی تازه ای بیدار می شود ولی شهرها فقط کفن عوض می کنند !!؟ شهرهای بزرگ گورستان آدمهای زنده است ، آدمهایی که اغلب کارآیی خاصی ندارند و تاریخ انقضای صنعتی شان را رد کرده اند و زنده اند تا تاریخ انقضای طبیعی شان برسد !؟ ولی هنوز از تولید صدا نیفتاده اند ؛ چون خیلی از آرزوهایشان محقق نشده است ، مهم نیست که این آرزوها منطقی بوده یا نه !؟فعلا نگرانی  ساکنین مجتمع از قطعی آنتن مرکزی می باشد که عده ای با رفتن به پشت بام و تمیز کردن بشقاب ها این نگرانی را تا حدودی رفع کرده اند ... در پشت بام هایی که از بالکن ما دیده می شود ، رد پاها از در راه پله تا پای بشقاب ها دیده می شود !! بهرحال عصر اطلاعات است و مردم هم که تشنه و جویای خبر !! یادش بخیر آن قدیم ها بخاطر اینکه اکثر بام ها تیر تخته و کاهگلی بود ، بعد از قطع شدن بارش برف ، اولین کار رفتن به پشت بام برای برفروبی بود و هر که بامش بیش برفش بیشتر واقعی تر بود !! و هنوز صدای کسانی که بعد از بارش برف ، با پارویی روی شانه شان ، توی کوچه ها می آمدند و فریاد می زدند " آی ... کوره ک ایشی اولان !؟ " ( معادل همان کی کاربرف روبی و نیاز پارویی دارد ؟! ) توی گوشم هست ...

 

در گزارشات اتاق بحران برخی مناطق استان ارتفاع برف بیش از نیم متر و در برخی مناطق کوهستانی تا دو متر گزارش شده است و آماده باش زده شده است ، درست است که دیگر در هیچ عملیاتی حضور فعال ندارم ولی هنوز خبرها را دریافت می کنم ...

 

دیشب تیم ملی با امارات بازی کرد ، در اینکه برخی بازیکنان ما یک سر و گردن بالاتر هستند ، شکی نیست ولی بازی دلچسبی نبود ... به جز آزمون وطارمی که توی چشم تر بودند، بقیه نصف فروغی که در باشگاههای خود داشتند را نداشتند ؛ مثل قائدی و یا رضائیان و ... بیرانوند هم که مثل بازی های قبلی ضعیف تر از همیشه بود ؛ البته یک پنالتی ضعیف را گرفت ولی در گلی که خورد ، آن را جبران کرد !! مطمئنا اگر نیازمند در دروازه بود آن گل را نمی خورد و چه بسا که آن پنالتی ضعیف را هم می گرفت !؟ برخی از دروازه بانان تیم های درجه دو و سه این بازی ها، نمایش بهتری از دروازه بان ما داشتند ... حتی دروازه بان اماراتی که دو تا گل دریافت کرد نمایش قابل قبولتری در قبال آنهمه حمله داشت ...

 

من تمام بازی را دیدم ... نحوه پاسکاری اماراتی ها بسیار درست تر و تمرین شده تر بود و دو بازیکن کلیدی خودشان را نداشتند ، شاید در بازی دیگری اگر باز به مقابل هم برسند اماراتی ها برنده بازی باشند !! به جز چند دقیقه در وقت های اضافی بازی که ایران با پاسکاری بدون مزاحم (!) وقت کشی می کرد ، پاسکاری خوبی به جز دو پاس گل آزمون در بازی ایران نبود و مطمئنا این دلشوره ها و اضطراب ها تا بازی آخر ایران ، با تیم و تماشاچی ها خواهد ماند !؟

 

###


برفی که حرفش را زده بودند و قرار بود دیروز بیاید و امروز تمام بشود ، از ظهر امروز تازه شروع شده است ... فعلا در عرض یک ساعت ده سانت باریده است ...


چشم انداز برفی از قله سبلان

 

نظرات 2 + ارسال نظر
سین چهارشنبه 4 بهمن 1402 ساعت 23:54

سلام
عید و روزتون مبارک.
ان شاءالله برف و باران نصیب همه جای کشور عزیزمون بشه

سلام
برف و باران نشانه سرزندگی و برکت است

فاضله شنبه 7 بهمن 1402 ساعت 10:10 http://golneveshteshgh.blogsky.com

چقدرخوب بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد