یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

نمی بارد ...

 

دو روزی که گذشت ، آسمان هی از ابرهای سیاه‌ پر و خالی شد !! در پشت کوههای چشم اندازم ، اوقات ابرها تلخ تر بود ، ولی بجز چند قطره ای که آبروی برف پاک کن های خراب را برد !؟ بارانی نداشتیم !؟

 

  

خیلی وقت است که دلمان شرشر باران می خواهد و راه افتادن آب از ناودان ها و پر شدن سطح خیابان ها از آب و کنار دیوار ایستادن ، تا بارش تمام بشود !! و نشود !؟ مثل باران های گیلان و رشت که چند روز همینطور ببارد و ببارد !؟ البته حالا وقت بارش برف است ولی پائیز بی باران حسرت به دلمان کرده است ...

 

می دانم همان چند لحظه بارشی که داشتیم ، اکر تبدیل به چند دقیقه بیشتر بشود ، از چند جای سقف نم خواهد داد و سر و صدای همسایه ها در گروه بلند خواهد شد و شکایت از نشت آب و گرفتگی لوله ها و ... حتما خدا حواسش بیشتر از ما به ما هست و هوای ما را دارد !؟ با این مدیریت غلطی که در شهرها هست ، نه حال مقابله با آب داریم و نه برنامه برای مقابله با برف !؟ فقط هی بنر چاپ می کنند و هشدارهای ایمنی می دهند !؟ پنج سانت برف بیاید ، گاز رسانی مختل می شود و نظام شهر بهم می ریزد ...


 ===


امروز والیبال داشتم و خیلی چسبید ... کلی هم گفتیم و خندیدیم ... هفته ای یک روز دلخوشی ورزشی داریم ، البته جوانترهای جمع هر هفته دو تا سه نوبت والیبال بازی می کنند !؟ می گویند این تایم از همه بهتر است !؟ شوخی و خنده دارد ، احترام دارد ، ادب دارد ، حساسیت برد و باخت ندارد ولی جدی تر است ...

 

===


امروز ناصر طهماسب ، هنرمند دوبلور سینما ، درگذشت !؟ آدم حیفش می آید که با وجود امثال این هنرمندان واقعی و بیادماندنی (!؟) چند تا بی تربیت و لات (!؟) صرفا خوش پوش (!؟) و عموما بیسواد ( حداقل بیشعور !؟) جایگاه سلبریتی ها را اشغال کرده اند و تریبون فضای مجازی را در دست دارند !؟

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد