یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

توهم دانایی !؟


صبح رفته بودم نان تازه بگیرم، توی نانوایی یک موج عجیبی از دانش پدید آمده بود که مطمئنا در فضای دانشگاه از این امواج پیدا نمی شود !؟ یک نفر با باور کامل داشت از بارورسازی ابرها حرف می زد !؟ ( موردی که اخیرا در اینترنت پخش شده و با نشان دادن عکس هایی آن سوی مرز و این سوی مرز ایران و ترکیه ، تفاوت بارش برف را نشان می دهد ! )

  

 

و کمکی نانوا که مرد تقریبا 60-65 ساله ای است ، با قاطعیت تمام در مورد مسئله ای که ادعای اسرائیل می نامید !؟ ( اخیرا صفحاتی بی والدین مشخص (!)  در دنیای مجازی به نقل از اسرائیلی ها مدعی شده اند که جلوی ورود ابرها به ایران را می گیرند و ایرانی ها را با بحران بی آبی ادب خواهند کرد !! نقل از شاگرد نانوا !؟ ) حرف زد و آن را رد کرد و از اشعات گاما و فرابنفش حرف می زد !؟ ولی اولی چون به باور رسیده بود حرف او را قبول نداشت و می گفت که ابتدا باور نداشتم ولی وقتی توضیحات پست را خواندن دیدم خیلی هم منطقی و عقل پذیر است !؟ و البته طبق معمول که مثالی هم آورده می شود ؛ یک نمونه هم آورد که دوستش دیروز از مرز رد شده است و تفاوت آنطرف مرز با این طرف حداقل نیم متر برف بود !؟ 


و خیلی جالبتر اینجاست که من در فیسبوک با یکی دو نفر در ترکیه دوست هستم و یکی از آنها در حوزه محیط زیست فعالیت دارد و البته از نیروهای داوطلبی هلال احمر ترکیه نیز می باشد و همیشه در صفحه اش نسبت به مسایل محیط زیستی نگاههای منتقدانه ای دارد و چندی پیش عکسی گذاشته بود از کاهش فوق العاده حجم و مساحت دریاچه وان ترکیه در بیست سال گذشته و اینکه هشدارهای محیط زیست را دولتمردان زیاد جدی نمی گیرند !؟ و من برایش نوشته بودم که برعکس چیزی که او نوشته است ، در ایران ، و بواسطه عکس ها و مواردی که در فضای مجازی منتشر می شود (!) ، مردم ( و البته مردم آذربایجان که به صفحات مجازی جهت دار ترک ها نگاه خاصی دارند ! ) خلاف این گمان را دارند !؟ و با نشان دادن عکس های ماهواره ای وان و ارومیه و مقایسه آنها ، به این اعتقاد راسخ رسیده اند که دریاچه وان هرروز بزرگتر می شود و دریاچه ارومیه هر روز به مرگ نهایی نزدیکتر می شود !!؟

 

داستان بارورسازی ابرها را سالهاست که شنیده ایم و گاه هم دیده ایم !؟ مثلا همین اداره باد و باران (!) استان خودمان چندی پیش گزارش داده بود که برای بارورسازی نیاز به 22 عدد ژنراتور داریم که فعلا 5 عدد از آنها را داریم و در شبکه استفاده قرار دارد و منتظر وصول بقیه هستیم !! ولی اینکه با خواندن یک سرخط و یا یک گزارش کلی از سوی یک مدیرعامل (!) و یا توضیحات غیرمکفی یک وزیر در صحن مجلس (!) ما به عمق دانش فنی در آن زمینه دست پیدا بکنیم !؟ و برای میزان بارش نظر بدهیم !؟ و یا فلان سیل را نتیجه بارورسازی بدانیم (!) و فلان خشکسالی را نتیجه عدم وجود دانش فنی برای بارورسازی ابرها بخوانیم (!)  فقط زمانی تحقق می یابد که ما به یک سطح علمی از شعور و دانایی در خودمان پی برده باشیم که رسیدن به آن سطح برای عده ای بسیار اندک از متخصصین ( قابل شمردن ؟!) از راه دانشگاه و تحقیقات و ... میسر است و برای بسیاری از مردم غیر متخصص ( غیر قابل تخمین ؟!) از راه فضای مجازی و اطلاعات بی سر و ته (!؟) ممکن است !!


تلنگر نادانی و ندانستن می تواند باعث بروز جرقه ای بشود و فرد راه زندگی اش را عوض بکند و خودش را در مسیر دانایی بیاندازد !؟ ولی توهم دانایی می تواند چند نسل پی در پی را در فضایی خلیایی و مست گونه (!) قرار بدهد ، به گونه ای که هر نسلی خود را متمایزتر از نسل قبل خود بداند و در عین حال در همان وضعیت و کیفیت (!) حرکت بکند و نیازی به  رفتن به محدوده دانایی را در خود احساس نکند ... 


جوامعی که به عنوان جهان سوم از آنها یاد می شود ، غالبا به دلیل پشتگرمی های غلط به پشتوانه هایی از آئین ها و سنت ها و فرهنگ های تاریخی و جغرافیایی و ... درگیر فضای توهم دانایی هستند و این توهم شامل طبقه و طیف خاصی نیست و مثل سرماخوردگی هم رئیس جمهور را درگیر می کند تا با هاله ای از نور خوش باشد (!) و هم دهک های  پائین را اجتماعی (!) و هم دهک های بالای اقتصادی را (!)

 

و برخی اوقات ما با تائید حرفهای همدیگر (!) ، در حالیکه می دانیم اساس علمی و پایه منطقی ندارند و صرفا از تولیدات فضات مجازی هستند ، به همدیگر ، برای ماندن در وضعیت توهمی ، قوت قلب می شویم و دانسته و ندانسته کمک می کنیم !!؟ خواهشا این حمایت دوستانه را از هم قطع بکنیم ...

 

پ ن : از پنجره بیرون را نگاه می کنم ، آسمان با چند لایه ابر سیاه  و البته در برخی جاها ، پاره پاره که نور خورشید در قسمتهایی از شهر می تابد و نشان می هد ، ابرهای خیلی کت و کلفتی نیستند و به بادی پراکنده می شوند !؟ ولی آیا اسرائیل سرش در غزه خیلی مشغول است و متوجه رد شدن ابرها به طرف ایران نشده است !؟ یا در تدارک باد هستند که اگر ابرها از شرق آمده اند به طرف غرب ببرند !؟ ( جل العلم !؟)


پ ن : طرف چنان با قاطعیت سفارش تهیه پک های اضطراری و امدادی می داد که انگار بعد از سه روز که اسرائیل در غزه گندم کاشت (!؟) به ایران می آمد تا اینحا را شخم بزند !؟ فعلا که در داخل اسرائیل بعد از هشتاد روز از جنگ غزه ، زمزمه کنار گذاشتن نتانیاهو ، به فریاد تبدیل شده است !؟ ( جل السیاست !؟)



نظرات 2 + ارسال نظر
فاضله شنبه 2 دی 1402 ساعت 09:10 http://golneveshteshgh.blogsky.com

سلام یکشنبه 3 دی 1402 ساعت 11:23

در زمان احمدی نژاد بارو کردن ابرها زیاد اتفاق می افتد
البته به وسیله ی هواپیما که مقررشد شهرستان یزد بود
ولی نتیجه بارش به افغانستان می رسید و سیل های آنچنانی
الان مدتها دیگه خبری از بارور کردن ابرها چیزی نشینیده ام
خود اسراییل هم در گیر مسئله ی کم بارشی هست
برای بارور کردن ابر نیاز هست که مقدار رطوبت به اندازه ای باشد که بشود ابر تشکیل شود ولی هسته ی ایجاد تراکم نیست به خاطر این از ذرات نقره برای ایجاد آن هسته استفاده می شود

سلام
کشورها جلوی آبهای جاری سد می زنند تا به سایر جاها نرسد ، باروری ابرهایی که به سرزمینهای دیگر می روند نوعی راهزنی و سدسازی هوایی است ... باید شرایط استحقاق باران تحقق یابد !؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد