یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

تئوری توهین ...

 

چیزی که این روزها ، متاسفانه ، شیوع جدی پیدا کرده است و تاثیرش در همه سطوح اجتماعی و فرهنگی و ... مشهود است ، جریان همه گیری توهین می باشد !؟

  

 

توهین کردن نشانه های زیادی بهمراه خود دارد و به تبع آن تاثیراتش نیز می تواند آموزنده باشد ... یکی از چیزهایی که می تواند با جریان توهین مقابله کارساز بکند ، ادب می باشد و البته اولین سنگری که توهین شروع به تخریب آن می کند تا راه خود را باز بکند ، سنگر ادب است !؟ اگر می توانید راحت و بدون استرس به کسی ، جایگاهی ، افکری ، اعتقادی ، قومیتی و ... توهین بکنید ، شما مطمئنا از یک چیز آزاد شده اید و آن قید ادب است ... ساده ترین مزمزه آزادی در زیر دندان های یک آزادی خواه ، حالا از هر نوعش ، طعم شیرین توهین می باشد !؟

 

امروزه رسانه ها ، پرچمدار توهین می باشند و البته ساختارهای بالادستی اجتماعات انسانی ، از قبیل سازمان ها و نهادها و ... ، مشروع یا مصنوع !؟ ، راه را برای رسانه ها باز کرده اند و متاسفانه این روزها اکثریت کسانی که زیر پرچم آزادی بیان جمع شده اند ، آدمهای هتاک هستند که خودخواسته یا ناخواسته در خدمت این بدفرهنگی می باشند !؟ اینکه رسانه ها مقابل همدیگر قرار بگیرند ، توهین را از جایگاه تمیز به کثیف و یا از وضعیت بد به خوب منتقل نمی کند !؟ توهین خوب نیست ، چه از زبان یک استاد دانشگاه خارج شده باشد !؟ و چه از فردی که سابقه شرارت داشته باشد !؟ همچنانچه برای داشتن ادب و رعایت آن ، فرقی بین انسانها وجود ندارد و ادب به شعور فرد ربط دارد و نه سوادش !؟

 

متاسفانه برخی افراد فکر می کنند با عبور از طبقات مختلف اجتماعی ، مجوزی برای توهین به سایر طبقات برایشان صادر می شود !؟ یا مقابل یک حرکت ناهنجار قرار گرفتن ، شرط خروج از دایره ادب را فراهم می کند !؟ مثلا چون اسرائیل رفتاری غیر انسانی و خارج از چهارچوب ها و قراردادهای انسانی می کند ، می شود با هر ادبیات و لحنی ، موضع مخالف خود را نشان داد !؟ یا ما چون زورمان به حکومت ایران نمی رسد و پناهنده در خارج کشور هستیم ، برای توهین کردن مجوز مناسب داریم !؟ ولی از پیامدهای بی ادبی که نشانگر شخصیت ماست و پای خودمان را می گیرد ، بی خبریم !؟

 

خاطره ؛

خیلی سال پیش ، توی کارخانه بودم که تلفن مرکزی یک خط را به اتاق من وصل کرد ، آن زمان ها سیستم تلفن سانترال نداشتیم و تماس ها از طریق تلفنخانه مرکزی صورت می گرفت و البته اتاق روسا و مدیران خط آزاد داشتند !؟ داستان این بود که مردی تماس گرفته بود و گفته بود می خواهم در مورد یکی از افراد تحقیقی بکنم و چون تلفنچی فرد همکار را می شناخت به اتاق من وصل کرده بود ...

 

بعد از خوش و بش معمول ، تماس گیرنده نام فرد را گفت و درخواست تحقیقاتی اش را بیان کرد ... همکار ما برای خواستگاری خانه شان رفته بود و پدر دختر از آن دسته آدمها بود که با ریسک بالا به قلب دشمن زده بود !؟ واقعیت اینکه آن همکار ما برگ های برنده خوبی پر دست داشت که او را پررنگ و قابل قبول نشان بدهد ولی ازدواج برای ما همیشه تقدس خاصی داشت و بدون درنظر گرفتن دو طرف ازدواج !؟ چهارچوب خودمان را محکم رعایت می کردیم و شاید دلیل تاخیر در ازدواج من ، همین وسواس فرهنگی بود !؟

 

خلاصه من یکی یکی امتیازات همکارمان را شمردم و طرف هم در پشت تلفن بله ها را می رساند ... و شاید فکر می کرد بصورت طبیعی با کسی حرف می زند که طرف همکارش هست ! ، و در نهایت گفتم شاید برایتان مهم باشد و یا نباشد ، این همکار ما کمی در زمینه ادب مشکل دارد !؟ و کمی بعد تماس به پایان رسید ...

 

از قرار شنیده های بعدی ، به خواستگار جواب نه داده بودند و چون برگهای برنده خوبی داشت !؟ خواستگار سراغ دخترخاله رفته بود و کار گرفته بود !؟ سال اول خوب پیش رفته بود و از سال دوم کمی به مشکل برخورده بودند و بالاخره کار به جدایی کشیده بود !! در دفترخانه که برای طلاق رفته بودند شوهرخاله ( همان که با من حرف زده بود !) بعنوان شاهد حضور داشت و چون آنجا هم کمی مشاجره صورت گرفته بود به داماد ( همکار ما ) گفته بود :« من در جریان تحقیق از یکی از همکارانتان سوال کرده بودم و او گفته بود که آدم بی ادبی هستی ، خدا را شکر که ما فریب ظاهرت را نخورده بودیم !»

 

بعد از اتمام طلاق من دو ملاقات داشتم ، یکی در اتاق کارم با داماد و یکی هم بیرون کارخانه با پدر دختر اولی ... همکارمان دانسته یا شانسی مستقیم آمد اتاق من و بدون مقدمه حرف را باز کرد و جریان تحقیق را پرسید و من گفتم که درست است و من گفته ام که کمی از ادب ضعیف است !؟ و نشانه اش هنوز هم موجود است ، نوع ورود و شروع به حرف زدنت نشان می دهد ... از من ناراحت شد و تا وقتی در کارخانه بود از من قهر بود و بالاخره همسر مناسب اش را یافت و حالا ساکن انگلستان می باشد و در فیسبوک قدیم ، عکس های خوشبختی اش را می دیدم !؟

 

ولی پدر دختر بعدها مرا پیدا کرد و یک مکالمه چند دقیقه ای داشتیم ... گفت :« ما دو روز در خانه سر داشتن و نداشتن ادب خواستگار ، مشکل داشتیم و بالاخره دخترم و مادرش پیروز شدند !! نوبت بعد که برای دخترم خواستگار آمد ، من کلا عقب نشستم و داداشش را مامور تحقیق کردم !!»

 

دیروز یکی از پشت شیشه مغازه دوستم بهمراهش خانمش به من نگاه می کردند و وقتی مغازه خلوت شد وارد شد و آشنایی داد و دیدم همان مرد است ... یاد آن خاطره افتادم و گفتم بنویسم !!

 

نظرات 2 + ارسال نظر
سلام دوشنبه 6 آذر 1402 ساعت 16:14

در اینستگرام
معمولا طرفداران رژیم صهیونیستی هتاک هستند
و بر عکس آنها کسانی که حامی فلسطینی ها هستند معمولا دوست دارند بحث منطقی و بدون توهین دنبال شود
بین سیاستمداران هم همین است اصلاح طلب ها هتاک و پرچرب زن هستند
برای مثال بحث انتخابات و توهین ها و دروغگویی های همتی فراموش نمی شود که رئیسی را کلاس شش ابتدایی معرفی کرد
باور کن اگه من به جای رئیسی بودم همانجا یک بادمجون زیر چشمش می کاشتم هر چند که رزمی کار هم بود
در مورد آن ازدواج گفتن حقیقت واجب بوده است ولی افشای آن به وسیله پدر عروس درست نبود

سلام
بحث من منحصر به سیاست نبود ولی یکی از راههای شناخت اقلیت ، عموما ، بددهنی و هتاکی آنهاست ...

سین جمعه 10 آذر 1402 ساعت 14:19

سلام
من هیچ وقت نظر نمی ذاشتم ولی این بار لازم شد.
خواستم تشکر کنم که صداقت داشتید و نقطه ضعف طرف رو گفته بودید. متأسفانه ازدواجهای اطرافم اکثراً براساس جواب «خیلی پسر خوبیه و خیلی خانواده خوبی هستن و اگر خودمون دختر داشتیم بهشون می دادیم»ِ تمام افراد مورد تحقیق انجام شده و وقتی سر زندگی رفتن فهمیدن اینطور نبوده. وقتی کسی برای خواستگاری تحقیق میکنه گفتن نقاط ضعف مهمتره چون نقاط قوت رو که همه حداقل در ظاهر دارن. در کل پسر خوبی بودن، به معنی مرد زندگی بودن نیست!

سلام
البته این صورت از صداقت همیشه اجرایی نیست و ما نسبت به دیگران ، همیشه ، آشنایی در حد قضاوت نداریم ...
ما هم از نگاه و فکرمان فریب می خوریم و شاید قضاوت درستی نداشته باشیم ...
خیلی ها برای فرار از مسئولیت تحقیق را با چند سوال روتین سرهم بندی می کنند !؟
ما خودمان در خیلی جاها قربانی نظرات غلط و گاه مغرضانه دیگرانیم ...
و خوب بودن به معنی مورداعتماد بودن نیست !؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد