یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

کوفته پیمایی !!

جمعه برنامه ددر رفتن جور نشد و کمی در خانه مشغول بودیم و بعد قرار شد برای ناهار سنگک تازه بگیریم و برویم خانه مادربانو برای مراسم فوق نوستالوژیک « کوفته خوری !؟ »

  

 

یکی دو جا سر زدیم و باندازه یک لشکرتوی صف آدم بود ، داشتیم از یکجایی هم رد می شدیم که دیدم یک نفر در نوبت است ، فکر کردم دارد تمام می کند و برای همین کسی نیست ، رفتم جلوتر و دیدم منتظر ما هستند که برویم نان بگیریم ... تنوع نان و تنوع قیمت در یک نوع نان ، می تواند در آینده ای نه چندان دور (!؟) دو واحد درس دانشگاهی در سطح کارشناسی ارشد باشد در رشته اقتصاد عملی (!؟) و مطمئنا خیلی ها در چندمین انتخاب واحد بتوانند آن را پاس بکنند ... مورد نان از قدیم جزو مسایل پیچیده مملکت داری در ایران بوده است !!؟ زمانی در شهر فرماندار را نه بعنوان عالیترین مقام اداری که بعنوان مسئول رسیدگی به وضع نان می شناختند !!؟ حالا که اوضاع نان بی صاحاب است ، لابد فرمانداران ، پشت فرمان دارند گیم بازی می کنند ... نان سنکگ در شهر از ۲۵۰۰ تومان پیدا می شود تا ۸۰۰۰ تومان و وقتی کنجدی باشد بین ۵۰۰۰ تا ۱۳۰۰۰ تومان می شود ... اینکه نقش آرد آزاد یا دولتی در این وسط چیست !؟ معلوم نیست !! نانی مه گرفتم از قرار ۳۵۰۰ بود و خشخاشی اش ۶۰۰۰ تومان بود !؟

 

رفتیم و کوفته را زدیم توی رگ ... ولی خداییش کوفته غذای سنگینی هست و بعد از اینکه توی رگ زده می شود عوارض دارد و یکی هم اینکه شکم آدم رگ به رگ می شود !!!؟

 

مردی کوفته دوست نداشت و در سفری خسته و کوفته(!؟) به خانه ای مهمان می شود ، صاحبخانه به جهت احترام از او اجازه می گیرد برای تدارک کوفته (!؟) مرد ظریف بود و شاعری بلد بود ، می گوید :« کوفته در سفره ی من گو مباش.  کوفته را نان تهی ، کوفته ست »

 

بعد  از ناهار تصمیم گرفتم بروم قدم زنی تا شاید کمی از سنگینی کوفته بکاهد ... بیرون از خانه تصمیم گرفتم بروم کوه بالای سر شهر که عزت و شهرتش همپای شهر است ، « عینالی » حالا تفرجگاه زیبایی شده است ...

 

با ماشین تا پای کوه رفتم و یکضرب کوبیدم و رفتم بالا ، آنهم از مسیری سخت و شیبدار ... و بعد با دوستی تماس کرفتم و دیدم در پایگاه امدادی بالای کوه کشیک است و رفتم دیدنش و صرف چای و کمی غیبت !!؟

 

و کمی بعد پایین آمدم البته با تله کابین (!؟) تقریبا نصف ترید کوفته را هضم داده و تحلیل داده بودم و هنوز کوفته تکان نخورده بود !!؟

 

هم خوش گذشت و هم نه ... چند تا عکس هم گرفتم که در زاویه مناسب نور نبودند ...

 


نظرات 3 + ارسال نظر
سلام شنبه 16 اردیبهشت 1402 ساعت 21:55

مادر بزرگم
کوفته درست می کرد شاید یک کیلو وزن داشت
داخلش تخم مرغ آلو و گردو فکر کنم پیاز داغ هم بود
خلاصه حال کردید هم کوفته خوردید هم کوه نوردی کردید
اینجا نون حداکثر ده هزار تومن است
نون سنگگ تهران همیشه خوب بوده لست و زیاد هم شلوغ نیست

سلام
فامیل دور ما آشپز دانشگاه بود ، برای مهمان های ویژه استانداری کوفته تبریزی می پخت ، بقول خودش هر نوبت باندازه حقوق کاملش پاداش می کرفت ... همان مخلفات را توی شکم مرغ کامل می ریخت و مرغ را می گذاشته وسط کوفته ...

نگین شیراز جمعه 29 اردیبهشت 1402 ساعت 23:20 http://www.parisima.blogfa.com

درود بر همشهری دادو ...

مادربزرگ من تعریف میکرد که قدیما جوجه محلی رو میپختن، با ظرافت استخون هاشو میکشیدن و درسته لای کوفته میذاشتن.
ما به دوره ای خوردیم که یا تخم مرغ آبپز بود یا پیازداغ و گردو و زرشک!

روح مادرم شاد، چون پسرم مواد لای کوفته رو دوست نداشت، یکی دو کوفته سایز کوچیکتر درست میکرد مخصوص نوه جان! و علی سر سفره مثل شیرررر چهارچشمی مراقب بود کسی به کوفته های اختصاصی ایشون چپ نگاه نکنه

خدا آن که رفته را رحمت کند و آنکه هست را شاداب و سلامت نکهدارد
کوفته خیلی وقت است که از سفره ها رخت بربسته ، نه گوشتی مانده و نه آن اراده های کوفته پزانه ... و نه حیاط های بزرگی که وسطش دسته هاون سنگی و هلون های بزرگ چوبی بود

نگین شیراز جمعه 29 اردیبهشت 1402 ساعت 23:23 http://www.parisima.blogfa.com

در مورد نون گفتین.

ما هر وقت تبریز میرفتیم(خیلی ساله که نرفتیم) واقعا از تنوع و کیفیت نون انگشت به دهان میموندیم. برای صبحانه یاغلی کوکه. برای شام سنگک دو بر خشخاشی. خلاصه بقول جوونها: باقلوا !

و اگه مسافری از تبریز به شیراز بیاد بابت کیفیت نون شرمنده میشیم! تازه اخیرا بعضی از نونوایی ها بعلت کمبود آرد هفته ای یکی دو روز تعطیل هستن..

سلام
تبریز و تبریزی جانش به نانش بسته است !!؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد