آسمان ابری !!

دیروز در پای تی وی ، و در زیرنویس ها خواندم که اوضاع جوی در بیش از نصف کشور ابری وبارانی و برای هفت استان در حد هشدار قرمز بود (!) مخصوصا برای استان همسایه ما ، آذربایجان غربی ...

 

امروز از صبح که آسمان را نگاه می کردم ، ابرهای متراکم و متلاطه در هر گوشه آسمان پیدا بودند و در قسمت شمالی شهر ، بدجور در هم تنیده بودند ولی هنوز به اجماعی برای بارش نرسیده بودند (!) شاید هم کمی بالاتر ، شمال تر ، و پشت کوهها داشتند می باریدند و پشت صحنه شان به طرف ما بود !!

در اتاقی که نشسته ام ، چشم اندازی دارم به وسعت شمال شهر ، از شهرک مرزداران در شرقی ترین قسمت شهر تا فرودگاه تبریز در غربی ترین قسمت ... روبرویم دره ای است که در شصت سال گذشته ، معبری بود برای رفتن به منطقه قره داغ که به گردنه پایان یولی (!) معروف بود و حالا در شمال شهرک باغمیشه واقع شده است و مسیری برای دوچرخه سواران و کوهنوردان می باشد ... در قسمت شمالغرب تمام رخ کوه سرخاب ( عینالی ) را می بینم  ...و در پشت آنها قله دند (!)

از پنجره پذیرائی به طرز وحشتناکی دچار چشم انداز هستم (!) و در قسمت غرب شهر ، کوههای مورو ( پشت کارخانه سیمان صوفیان ) و میشو ( مابین شهرستان های شبستر و مرند ) را می توانم ببینم ... هواشناسی از چشم اندازهای ما نیاز به قسم خوردن ندارد !؟ غالبا تا نیمه هاش شهر هوا خوب است و در قسمت غرب شهر که هم کم ارتفاع تر است و هم صنعتی تر ، غالبا هوا خراب است و گرد و خاک ...

امروز آسمان ابری است ، خیلی هم قاراشمیش است ، ولی ابرها بالاتر از آن هستند که ببارند (!) باید خیلی پائین تر بیایند ... در قسمت غرب چشم اندازم می توانم ، در این هوای ،  ابری کوههای میشو را ببینم و این یعنی ابرها خیلی بالاتر از این حرفها هستند ...

ظهر پیشنهاد دادم برویم ددر ماشین  و کمی زیر باران باشیم ولی قبول نشد ، افطار مهمان هستیم و چند کار کوچک در خانه و یکی دو تا طراحی کارنامه و ...