یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

ماه مبارک ...

 

تقارن ماه رمضان با نوروز و فروردین ، باعث شده تا برخی ها به مشکل بربخورند ولی برای ما رد شدن ماه تحریم از خرداد و اردیبهشت بهترتر است ؟!

  

روزهای ماه مبارک در تلاقی با فروردین و نوروز ، دست تساهل و تسامح دولت و حکومت را بازتر کرده است ؟! این روزها دیگر کسی به کسی کاری ندارد و تیپ شهر با مهمان های نوروزی اش خیلی عوض شده است ... این روزها چند قدم از همسایه ها هم جلوتر افتاده ایم و رعایت های سفت و سخت و گاه عجولانه ، سلیقه ای ، احساسی و منطقه ای (!؟) تبدیل به عدم رعایت و یک قدم بیشتر شده است ؟!

 

در ماه رمضان من هر از گاهی به یکی از مساجد سر راهم می پیچم تا ببینم اوضاعشان چگونه است و چه مسایلی بین جمعیت های فکری متنوعی که وجود دارد ، مطرح است !! در روزهای عادی سال ، مسایلی که بین منبری ها مطرح می شود متناسب با سلیقه پامنبری ها می باشد و این مستمعین هستند که سطح حرفهای منبر را تعیین می کنند ؟! ولی در برخی ماهها از جمله رمضان و محرم (!؟) یکه تازی منبری ها زیاد می شود و بدلیل اینکه حضور مستمعین آزاد و گذری و ثابت در مسجد چند برابر می شود (!؟) منبری ها با آخرین قدرت موتور فکرشان می تازند !! آنها که پرمغزتر هستند راحت تر جولان می دهند و آنها که کم تجربه تر هستند و کمی کم مغزتر فقط به فشار دادن پدال گاز فکر می کنند و حرفهاییکه می زنند غالبا به نتیجه مشخص ختم نمی شود !!؟

 

در قدیم مردم محله می رفتند و طبق آنچه با سلیقه و کشش و نیازشان بود ، پیشنمازی برای مسجد محل انتخاب می کردند و غالبا پیشنماز از اهالی محله بود !! این روزها پیشنماز را اداره تعیین می کند و برای همین غالبا به مذاق مردم نمی نشیند ... خاصه تر اینکه زیادی جوان هستند و وقتی در برخی حوزه ها ، از بنظر من و بنظر ما استفاده می کنند ، با مطالبی که می گویند ناساز می شود ... بدون مطالعه کافی وارد حوزه علوم انسانی  شدن هم که مد شده است و اغلب جواب نمی دهد ؟!؟!

 

دیروز سرراهم به مسجدی رفتم که داخل بازار است و مشتری های ثابت و تقریبا زیادی دارد ، اهل منبر و پیشنماز هم که باسواد و معروف بود ... یک گام در عقب بودن و فروتنانه رفتار کردن از یک گام پیش گذاشتن و مغرور بودن (!؟) ، هزار مرتبه بهتر و مفیدتر است !! ولی در عصر ما ریسک کردن که پشتوانه ای اساسی از غرور طلب می کند ، برای موفقیت های آنچنانی ، لازم تر است ...

 

جناب پیشنماز بعد از نماز رفت بالای منبر و منهم نشستم ببینم چه می گوید ، مثل منبری های قدیم ابتدا یک مورد از احکام‌گفت ... بعد آیه ای را خواند و شروع به معنی و تفسیرش کرد ... مساجد تبریز خودشان چند دسته هستند ، و هر دسته راه و روش فکری خاص خودش را دارد !! اینکه یکی فکر بکند می تواند با یک معیار کلی جامعه دینی کشور را اندازه بگیرد ، اشتباهی فاحش است ... خیلی از مساجد بازار را طرفداران تفکر آیت الله شریعتمداری پاتوق کرده اند ... آقای شریعتمداری همانی ست که ۴۴ سال است در انتهای نماز بعنوان « ضد ولایت فقیه » یاد می شود و انقلابی ها اگر بعد نماز  برای آن « مرگ بر » را نگویند نمازشان کامل نمی شود ... در مساجد بازار رسما برای اسم آقای شریعتمداری صلوات می فرستند ... این چند قطبی بودن را باید با حضور در جمع های مختلف درک کرد والا یکپارچه انگاری راه به جایی نمی برد !!؟

 

جناب  پاعظ در حین حرفهایش که درباره شناساندن مومنین بود ، یک موشک زمین به هوا به مسئله ربا و بانک زد و یکی از مراجع حکومتی را زد ... به بغل دستی ام گفتم فهمیدی چه کسی را گفت ؟ گفت نه ، من بالادستی ها را نمی شناسم !  ... کمی بعدتر یک موشک زمین به زمین حواله کرد به مولوی و مولوی خوان ها و البته باز اشاره به اسم نکرد و پوشیده رد شد ...

 

از خیلی سال پیش و شاید از همان زمان مرگ مشکوک آقای شریعتمداری (!؟)  و دادگاههای مشکوک تر آقای ری شهری (!؟): اکثریت جریان دینی راه خودش را از جریان تندروی حکومتی جدا کرد و به موازات آن حرکت کرد ... چیزی که حالا بعنوان اصلاح طلب و یا اصولگرا یاد می شود ، در خوشبینانه ترین حالت پانزده الی بیست درصد جامعه دینی را شامل می شود !!

 

نظرات 2 + ارسال نظر
الهام شنبه 12 فروردین 1402 ساعت 00:03

سلام
با یکی از اساتیدی! که در شورای عالی انقلاب فرهنگی‌ست و یک تریلی هم نمی‌تواند نام و جایگاهش را در دانشگاه و حوزه بکشد، و از تاثیرگذاران و تصمیم‌گیرانِ پشت صحنه در سیاست‌گذاری‌های فرهنگی‌ هم هست، درباره‌ی این گزاره که «نمی‌توان با یک معیار کلی جامعه دینی کشور را اندازه گرفت» بحث می‌کردیم؛ در آخر فهمیدیم مسئله اصلاً معیار کلی و غیرکلی یا فهمِ یکپارچه و متکثر داشتن نیست و ما سرکار بودیم؛ بلکه روند این است که حضرات از قبل نتیجه‌ای را مشخص می‌کنند و بعد می‌روند دنبال اینکه چه جور استدلال و معیار و روشی می‌تواند این نتیجه‌ی دلخواه‌شان را اثبات کند. نامش هم علم است، آن هم برترین نوعش یعنی علم اسلامی.
کار به طرز عجیبی خرابه؛ چیزی که آدم انتظار داره از استادش در کلاس درس بشنود را اینجا در یک وبلاگ می‌خواند و بیشتر یاد می‌گیرد. همین یک متنِ شما و مصادیقی که آوردید، به صد واحد از کلاس های برخی از این اساتید می‌ارزد. آدم متحیر می‌ماند از این وضع که ما مردم از مثلاً عالمانِ خودمان جلوتریم و بعد انتظار دارند پیرو آنها هم باشیم!

سلام
ماه مبارکی ست ... قرآن بخوانید ...

سلام شنبه 12 فروردین 1402 ساعت 08:33

با درود
ما که سعی می کنیم
فقط در خط رهبری باشیم
یعنی خط های دیگر را امتحان کردیم و طبق تحلیل خودمان آقایان را پایین و بالا کردیم و نتیجه می گرفتیم که کی بر حق است و کی نیست
نتیجه ای که معمولا بقیه ده سال طول می کشید که بهش برسند

با سلام
اصولا آقایان چند نوع هستند ، پنهان و آشکار ، آشکارها خودشان عالمی دارند و بالا و پایین کردن شان سخت است ، همان پس و پیش کردن راحت تر است !!؟ البته شاید بتوان با نزدیکی زیاد به یکی سر از کارش درآورد ولی اینکه همه را بتوان الک غربال کرد ، کمی ، معجزه آساست !! حالا تا این همه شامل چند تا باشد ، در این قاراشمیش بازار نوچه ها اجازه تجلی به حضرات نمی دهند و توهم آقا بودن زیاد شده است ...
ماه مبارک است ... مستفیض باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد