مهر و مهربانی !!
مهرماه امروز مصادف بود با خلق یک حادثه معمولی و یک اتفاق بسیار نادر (!) ، علی لندی ، نوجوانی با دل بزرگ وارد خانه ای می شود که دچار حریق شده است و ناگهان تصمیم کبری را می گیرد و دست به کاری بزرگ می زند (!) او جان خود را به خطر می اندازد تا جانهایی را نجات بدهد (!) و اینگونه می شود تا یک فداکار دیگر تقویم تاریخ را ورق می زند تا صفحه ای زرین بشود !!!
این روزها مد شده است که مردم ، بفراخور حال و توانی که دارند (!) ، دیگران را به زحمت می اندازند تا جان خود و عزیزان خود را به ساحل آرامش برسانند !! و برای همین ، کار این نوجوان که خلاف جریان فرهنگ زندگی شنا کرده و جان خود را فدای دیگران می کند اینگونه پرانعکاس می شود ...
قاعده نجات را اینگونه نوشته اند که نجاتگر نباید خود را در معرض خطر قرار بدهد و اینگونه هست که نجاتگران کم کم تبدیل به کارمندان اداره نجات می شوند و در روزمره گی روزگار تلف می کنند !! تا بازنشسته شوند و در ایام پیری (!) برای گوشهایی که نمی شنوند ، داستان فداکاری ها خود را تعریف بکنند (!) ولی نوابغ همیشه خارج از قاعده عمل می کنند ... بگذریم که من اعتقاد دارم در جریان پلاسکو ، دستور مقامات بالای آتش نشانی برای خودنمایی (!) باعث تلف شدن جان آتش نشان ها شده بود و انشاءالله که خون آن بیچاره ها ، دامن زندگی آن مدیران ابله را بگیرد ...
===
امروز صبح که اینستا را باز کردم ... متاسف شدم !! یکی از باسوادترین و بی حاشیه ترین علامه ها ، دارفانی را وداع گفت !!
