امروز را در تقویم ورزشی و شاید هم ارزشی (!) روز ملی دماوند نام گذاری کرده اند !! دماوند در جغرافیای ایران زمین ، وسعتی عظیم و ارتفاعی رفیع است !! دماوند را بزرگترین ذخیره ی آبی هم می توان نامید !! دماوند یکی از بزرگترین مصاف های انسانی برای تماشای درون و بیرون هست !؟
من اولین بار که پای در دامنه هایش نهادم ؛ به قصد صعود (!) حوالی سال 71 بود و آخرین باری که باز به قصد صعود بر دامنه هایش رفتم حوالی 95 بود ؛ شاید (!!) البته یکی دو سال بعدتر کمی پائین تر از دامنه اش ، مهمان ویلایی بودم و از دور دل سیر تماشایش کردم !!
هیچکدام از صعودهایی که داشتم شبیه هم نبودند !! حتی نفرات هم تکراری نبودند !! حال و هوای دلم هم هیچگاه شبیه هم نبود !! و با این حال خاطراتی که از دماوند داشتم (!) هیچگاه از هم پیشی نگرفتند و هیچگاه از هم عقب نماندند !!
همین جمعه ای که گذشت ، باتفاق دوستی در حال قدم زنی بودم در شاهگلی ... دوستی از دوران دبیرستان !! چند وقت پیش دیده بودم که در پروفایل و ... عکس کوه گذاشته است و با یکی از گروهها به کوه می رفت !! البته بدلیل کمردرد ، یکی دو سالی هست که دیگر نمی رود و بیشتر به قدم زدن روی آورده است !! در بین حرفهایی که رد و بدل شده بودم ، اشاره ی کوتاهی داشتم به آخرین صعودی که به دماوند داشتم !! متعجبانه داشت گوش می داد و شاید فکر می کرد که پیر شده ام و دارم برخی جاهای صعود را از قلم می اندازم !! ولی صعود خیلی فشرده ای بود و بسیار بیاد ماندنی تر ...
دوست و همنوردم در آن برنامه ، در زمان بازگشت به خانه در جواب سوال خانمش که پرسیده بود : " من 5 تا نان توی کوله ات گذاشته بودم که سه تایش را برگردانده ای !؟ در این دو روز چی خورده بودید !؟ " گفته بود : " به نکته ی خوبی اشاره کردی ، آن نامرد ( یعنی من ! ) باندازه خوردن دو تا نان لواش مهلت داد و بقیه را فقط توی راه بودیم !! "
یادش بخیر !
سلام
چقدر عالی. خدا از این دوستان نصیب همه کنه که فقط به اندازه خوردن دو لواش مهلت توقف بدن!
دوستِ اینچنینی نعمته ...