یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

پادگان نورا !!

 

امروز صبح ، ساعت ۶/۳۰ ، نوراخانیم بیدار شده و همه را یکی یکی بیدار کرده است که بیدار شوید ، په په بخوریم !!

 

 

توی پادگان هم ، صبح جمعه ای از این خبرها نیست ... دایی جانش را فرستاده نان تازه بگیرد ، کمی کارتون تماشا کرده است ... و حالا دارد مثل آدم بزرگ ها گردو می شکند برای صبحانه !!

 

نظرات 3 + ارسال نظر
الهام جمعه 22 اسفند 1399 ساعت 09:21

سلام
چی بهتر از این
عیدتون مبارک

سلام

سهیلا شنبه 23 اسفند 1399 ساعت 20:35 http://Nanehadi.blogsky.com

سلام.ای جانم اون گردو خوردن داره.

سلام
ممنون ...

نگین شنبه 23 اسفند 1399 ساعت 23:54

سلام

این دلما خانیم ِ یمَلی، سخت بر این باورند که برای کامروا شدن باید سحرخیز بود !! فلذا صلاح دیدن گرامی والدین رو صبح زود بیدار کنن ..

خودتون فرمودید پادگان...
ارتش هم که میدونید "چرا" نداره

چقدر هم با جدیّت گردو میشکنه فسقلی خانوم...
خدا حفظش کنه و به پاش خوشی کنید انشاالله ..

سلام
البته ناگفته نماند که سحر داریم تا سحر !! کله ی سحر تا دمدمای سحر چند ساعت فاصله دارد !!؟
سلامت باشید ، ما هم روزگارمان را به لطف وجود نوراخانیم شیرین کرده ایم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد