غیبت وبلاگی

سالهای خیلی دورتر که فوتبال بازی کردن در خیابان های متروک مد بود !! ما هم می رفتیم و در خیابان ضلع شمالی دبیرستان دهقان ، گل کوچک بازی می کردیم !! حالا در کنار خیلی چیزها ، آن فوتبال گل کوچک هم تبدیل به نوستالوژی شده است ...

 

یکی از دوستان همیشه برای آمدن مشکل داشت !! پدرش مانع آمدنش می شد و او هربار بهانه ای می آورد ... یکبار در جواب دوستی که در مورد غیبت های زیادش در حضور جمع فوتبالی می پرسید ، گفت : درسته نمی توانم بیایم ولی همیشه دلم با شماست !! و دوست دیگری که کمی زیادی شوخ بود گفت : تف به دلت !! ما چکار کنیم که دلت با ماست یا نیست  ، نفر کم می آوریم !!! و همه کلی به این جواب او خندیدیم

حالا آمدم بنویسم که در این چند مدت غیبت وبلاگی ، همیشه دلم در اینجا بود که یاد آن دوران و آن ماجرا افتادم !!!

ملت همیشه در صحنه ی ما ، به کرات در گذشته نوشته ام !! ، از بی برنامه بودن رنج می برد !! و البته همیشه دنبال بهانه ی دیگری برای توجیه مشکلات خود می گردد ...

این بی برنامه بودن همیشه در انتهای سال خودش را نشان میدهد ... خیلی از اصناف و مشاغل شش ماه سال بیکار تشریف دارند و شش ماه دوم سال به عوض شش ماه اول هم کار می کنند و این ورم بزرگ که در نمودار سالانه دیده می شود !! نشانه رشد و جهش نیست !! بلکه همان خیز بی برنامه بودن هست ...

از ابتدای بهمن ماه ، من درگیر کارهای طراحی و چاپ بودن و البته هستم ... یکی از من می پرسید که در کار چاپ هستم ؟ و من جواب دادم صنف چاپ یک حاشیه ی بی صاحب دارد که ده برابر خودش است ، و منافع موجود در آنجا هم ده برابر خود صنف چاپ هست !! و من آنجا چادر زده ام ...

خلاصه اینکه تمام اوقاتم را جذب خودش کرده است ... از طرفی هم بانو یک تفکر نوینی را رو کرده است و آن ایده ی طراحی دفاتر برنامه ریزی و بقول اجنبی ها !!! دفاتر پلنینگ می باشد و در این چند وقتی که نبودم مشغول پیاده کردن این ایده و اجرایی کردن آن بودم !!

دفاتر پلنینگ و برنامه ریزی ، یکی دو سالی هست که بصورت خیلی ناشیانه و بصورت کپی از سایت های خارجی !! در پایتخت کشور شیران راه افتاده است و با استفاده از حس غربزده گی مفرط !! جماعت مرفه به فروش خوبی رسیده است !! ولی آنچه مدنظر بانو می باشد یک برنامه ریزی جامع با راهنمایی و کاربردی کردن آن می باشد ...

تاریخ به تجربه نشان داده است که نسخه های که خارجی ها برای ما پیچیده اند ، عمدتا مغرضانه و در راستای گمراه کردن ذهن و هدر دادن وقت بوده است ... ملتی که وقتش را هدر می دهد ، چه فرقی دارد که دارا باشد یا ندار !!!

یکی از این نسخه های معیوب ، شعار دادن در مورد آزادی است ... کشورهایی که سختگیرانه آرین قوانین برای سیستم های معیوب خود دارند ، همیشه در گوش ملت ما از آزادی خوانده اند و طیف نیمه روشنفکر _ نمای ما هم که غالبا از خانواده های مرفه معلوم الحال بودند ، بر این طبل کوبیده اند !! تا خودشان را پیشرو و پیشرفته جا بزنند !! ولی تنها بسنده کردن به نشان دادن راه ، آنهم از دور ،  برای ذهن های بیمار و نیازمند بستری شدن ، بدترین نوع پیشنهاد دادن است !! و کمی هم قدم شدن با آنهاست که جرقه ی یک حرکت فرهنگی را باعث می شود ...