یک موعد خاص !!

دیروز صبح نه و نه دقیقه ی صبح توی اتوبوس بودم و هیچ اتفاقی نیافتاد !! و حتی شب هم که نه و نه دقیقه در خانه بودم و پای کامپیوتر بازهم اتفاق خاصی نیافتاد !!! و معلوم بود که این زمان نیست که خاص می شود بلکه آدمهاهستند که زمان را برای خود خاص می کنند !!

و ایضا روزگار که مجموعه ای از زمان هاست را بیخود مقصر می دانیم و درباره اش شعر می گوئیم و پشت سرش بد می گوئیم !! وقتی می گوئیم روزگارمان بد است (!) یعنی خودمان و اطرافیان مان و افرادی که با آنها در یک اجتماع هستیم (!) یک چنان زندگیی ساخته ایم که ماحصلش شده است حسِ بد !! و آن را گردن روزگارانداخته ایم ...

از منحوسیات و بدی های کرونا گفته اند و شنیده ایم ولی از مزایایش هم نباید غافل ماند !! مردمی که به هیچ صراطی مستقیم نبود (!) این روز و این شب ها گاهی با زور و گاهی مثل بچه ی آدم ساعت 9 شب می روند توی خانه هایشان و چقدر شهرمان و زندگی ها آرام شده اند !! اذیت فقط برای ماشین هایی که مشغول ول پرسه زدن ها بودند ، نبود (!) مهمان های دورهمی که تازه بعداز دوازده شب (!) توی راه پله و کنار در خروجی ، به بهانه ی خداحافظی ، صحبت شان گل می انداخت (!) ریشه کن شده اند !! و آدم و بچه ی آدم می تواند بدون اینکه دغدغه ی صدای ناهنجار داشته باشد (!) در هر زمانی ، حتی ساعت 10 شب ، بخوابد !! دیگر صدای بوقِ ماشین همسایه ی قراضه (!) که وقتی جلوی در خانه می رسید ، اهل خانه و ایضا محله را خبردار می کرد تا خانمش از داخل خانه ریموت را بزند (!) هم خفه شده است !! این روزها خلوتی عجیبی بر خیابان ها حاکم شده است و شهرداری ها اگر حال داشته باشند موسم مناسبی برای درزگیری و ترک گیری خیابان هاست !!

ویروس یک لطف الهی بوده و هست که حداقل کشورهای جهان سوم و بالاتر را  ؛ مانند ایران عزیز ما را ، صد سال ، از نظر شهروندی و کشوروندی و حتی روستاوندی (!) پیش انداخت ...

در خبرها آمده که حاج آقا فلانی ، بر اثر کرونا درگذشته ، یک هفته بعد هم خانمش بر اثر کرونا درگذشته است !! این یعنی توی خانه همه درگیر کرونا بوده اند !! بعداشاره کرده اند که همسر فلانی (!) تحمل جدایی حاج آقا را نداشته و به سوی معشوقش پر کشیده است !! یعنی خوش به حال کرونا که گوش ندارد و بی خیال حرف این و آن ، مشغول فعالیت روزمره خودش می باشد !!

نه پلیس و نه چراغ راهنمایی و نه دوربین نتوانسته بود حریف راننده های شهر ما و کشور ما بشود و بعد از مدتها دعای مردم مستاصل مستجاب شد (!)  و حالا یک ویروس ، عهده دار سرو سامان دادن به اینهمه بی نظمی شده است !! بقول اخوان ثالث :

دوستان و دشمنان را می شناسم من.

زندگی را دوست می دارم؛ مرگ را دشمن.

وای، امّا- با که باید گفت این؟- من دوستی دارم.

که به دشمن خواهم از او التجا بردن.