ددر پائیزی ...

جمعه بود و حوالی ظهر بود (!) پیشنهاد آمد که کجا برویم (!؟) و بعد تصمیم آمد که برویم دوری بزنیم و پائیز را ببینیم ؛ البته این بار پائیز ارسباران را (!) حوالی ساعت 12 بود که باتفاق مادربانو سفرمان را آغازیدیم ...

 

مسیرمان از طرف شهرستان اهر بود بطرف کلیبر و دیداری از مناطق جنگلی بعد از قلعه بابک ... تقریبا از همان ابتدای مسیر تمیز و پاک بودن آسمان معلوم بود و نشان به این نشان که در دوردست قله سبلان بصورت تمام قد دیده می شد و چقدر هم با ابهت و چقدر هم زیبا ... تا به اهر برسیم و از اهر رد بشویم در هر دور زدنی دورنمایی از سبلان دیده می شد ... البته منِ هوسباز یک پیشنهاد دادم که برویم به مسیر ییلاقی هریس به مشکین تا من کمی از سبلان عکس بگیرم ولی استقبالی نشد و روی نقشه ی تصمیم قبلی راه را ادامه دادیم ...

از اهر رد شدیم و شهر پر از بی نظمی خاص اهر بود !! و به کلیبر رسیدیم ، جاده تقریبا خلوت بود و البته کسی در این مسیر سفرش را طرف شهر آغاز نمی کند و مسافران حتما به جایی که می خواستند رسیده بودند !! کلیبر را هم رد کردیم و ددر پائیزی شروع شد ... رنگ آمیزی پائیزی از دره منتهی به کلیبر و پای کوهها خودنمایی می کرد ... بقیه ی لذت ددر هم به روایت تصویر باشد که گویاتر است !!

چشم انداز معروف و تک درخت معروف تر !! دوستی تذکر داد که به محدوده ی تک درخت نزدیک شده ام و نوشتم : " عکاسی با موبایل شامل کپی رایت نمی شود !! "

    

نوراخانیم در قاب پائیز!!

نیمه ی بالا پر از زیبایی طبیعت و نیمه ی پائینی آشغال دانی روستای مجاور (!) این عکس را استوری کردم وبافلش رو به بالا نوشتم زیبا و فلش رو به پائین نوشتم زشت !! یکی برایم درج کرد که در میان گلها دنبال زشت و زیبا نگردم !! ( خوشم نیامد از کامنتش ! بلای جامعه ی امروزی ما تساهل و تسامح مسئولین است !! )

بازی نور در میان برگها ... اندازه ی اصلی این عکس فوق العاده با کیفیت و خاص شده است !!

ریختن زباله های مشخص (!) در زیر درختان برای از بین بردن عرصه های جنگلی و احیانا ساخت ویلا در کنار جاده (!) یعنی محیط بانان و دلسوزان فضای مجازی که رد ماشینهای حمل چوب باغات را می گیرند، اینها را نمی بینند (!))

اینجامی طلبید توقف کرد و ساعت ها به تماشا نشست !!

نوراخانیم و بابای لنگ درازش در قاب خورشید رو به غروب ...