یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

یکی خواهد آمد ...

 

یکی از نشانه هایی که در مردم ما بوده و زمانه در آن تاثیر زیادی نداشته است ، اعتقاد به آمدن کسی ست که همه چیز را خوب خواهد کرد !! حتی فروغ هم اعتقاد داشت که کسی خواهد آمد و باغ ملی را قسمت خواهد کرد و پپسی را قسمت خواهد کرد و ...

  

دیروز هم یکی می گفت که باید یکی بیاید تا این کشور را درست بکند ... پرسیدم تضمینی هست که مردم پشت چنان و چنین فردی بایستند !؟ چون سابقه نشان داده که مردم کمی که خوشی زیر دلشان را بزند (!) چشمشان کج و کوله می بیند !! کارهایی می کنند که روز قبل آن کار را برای دیگران ایراد می شمردند !! همیشه در این کشور پرونده ی یکی خواهد آمد مفتوح است !!

 

دیروز عصر تماس گرفتند و رفتیم والیبال ... قبلا هم نوشته بودم که حداقل های بهداشت عمومی در جاهایی که می شود کنترل کرد ، رعایت نمی شود !! ولی انتظار هست که پروتکل های خاص را عموم رعایت بکنند !! اینهم نوعی انتظار غلط است که مدیریت باتدبیر از مردم دارد ... یکی از دوستان آمده بود و بعد از تعویض لباس با ماسک وارد میدان شد !! و با اینکه کمی بعد آن را درآورد و به رختکن برد (!) انگار بدش نمی آمد که با ماسک بازی بکند !!! شاید هم برای آمدن به والیبال در خانه تعهد داده بود !!

 

بعد از بازی و توی رختکن (!) در حالیکه نفس نفس می زد (!) قبل از هر کاری ماسکش را زد (!) ناگفته نماند در طول آن یک ساعت همه با توپی درگیر بودیم که دائما روی زمین بود و در میان جمع تنها من رفتم و دستهایم را تا آرنج (!) اساسی شستم و آمدم و بقیه خیلی عجله داشتند و لباس عوض کرده و نکرده راهی خانه هایشان شدند ...  موقع آمدن به خانه همان فرد ما را هم به خانه مان رساند ... توی راه بنزین هم زد ... از وضعیت دلا ر و سکه هم حرف زد ... نی شود که ما هر کاری را بدون ملاحظه انجام دهیم و تنها دلمان به یک ماسک خوش باشد !! ماسک یعنی به دیگران نشان می دهیم که ما هم رعایت می کنیم تا امنیت روانی جامعه بالا برود !! وقتی ما هیچ کجای دیگر رعایت نمی کنیم چرا با زدن ماسک به همدیگر دروغ بگوئیم !؟!؟

 

دوست داشتم به او بگویم که دلش را به زدن ماسک خوش نکند (!) چون می توانستم برایش توضیح بدهم که این ماسک ها که باید در محیط های بهداشتی تولید بشوند در جاهایی و به دست افرادی تولید می شوند که پول را می شناسند و با بهداشت بیگانه هستند (!) و دولت قبلا نمی توانسته کنترل بکند و حالا هم محال است با این وضعیت بتواند کنترل بکند !! و بازار فروش داغ است و ماسک 300 تومانی حالا با خیال راحت بالای 3000تومان فروخته می شود !! ولی نگفتم تا راه خودش را برود !! و مردم ما دوست دارند هر کسی راه خودش را برود !! و اعتقاد دارند که یکی خواهد آمد تا برای هر کسی یک راهی درست بکند تا خرش را هر جور دوست دارد براند !!

 

نظرات 1 + ارسال نظر
نگین چهارشنبه 1 مرداد 1399 ساعت 21:09 http://www.parisima.blogfa.com

سلام

یه نفر کمه برای اینهمه نابسامانی
یه قشون شاید بتونه کاری کنه، تازه اونم شاید ..
آخه میگن کسی که خوابه رو میشه بیدار کرد اما کسی که خوش رو به خواب زده ، نه !

مدتی قبل هم دیدم یه آقایی با ماسک اومد نونوایی و نون گرفت بعد نونها رو (که ظاهرا داشت دستشو میسوزوند) همونطور با دسته گذاشت روی سقف ماشینش که توی جیبهاش دنبال سوییچ بگرده!!

سلام
من هم دقیقا همین اعتقاد را دارم که یک نفر که محاله !! باید یک ملت برای خوشبختی خود بپاخیزند !! و البته یکی دو نسل سرپا بایستند تا نسل های بعدی یاد بگیرند که چطور روی پای خود بایستند !!
این مورد در رانندگان تاکسی زیاد دیده می شود ... بقول قدیمی ها رفتار برخی ها " سویوب سویوب ، قویروغوندا میندار ائلماخ دی "

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد