تراوشات ذهن یک مدیر مریض !

 

دیروز خبردار شدم که تصمیم گرفته اند تا ورود تورهای گردشگری و تفریحی را به مناطق جنکلی ممنوع بکنند و این تورها می توانند برنامه های خود را در کوهها و دشت های باز اجرا نمایند !؟ تا حضرات نگران از وضعیت اخلاقی و فرهنگی جامعه که نمی توانند در داخل شهرها و با وجود انواعی از نیروهای قهری ، همان وضعیتها را کنترل نمایند (!) دورادور در جنگل ها مواظب فرهنگ و اخلاق مردم باشند.

از قرار معلوم یکی دو فقره گزارش به دست ایشان ها رسیده است مبنی بر اینکه افراد بی اخلاق و بی فرهنگ (!)  که با تورها اقدام به اجرای برنامه های تفریحی و گردشگری می کنند از فضای موجود جنگل ها استفاده کرده و خدای نکرده کارهایی می کنند که عفت عمومی را جریحه دار کرده و اخلاق و فرهنگ را زیر رادیکال می برند !!

دیشب بعد از شام دوباره این موضوع مطرح شد و بالدیز خانیم موافق کنترل فعالیت تورها بودند و آقئین مخالف کنترل بودند ...

البته مخالفت آقئین به این خاطر بود که اعتقاد داشت نمی توان افراد جامعه را به زور به یک راه کشاند و بی قاعده و قانون گفت که این راه کم و بیش پر اشکال ، راه درست است !؟

و موافقت بالدیز خانیم به این دلیل بود که مردم اعتماد کرده و فرزندان خود را با تورها به گردش می فرستند و عواقب این بدکنشی ها می تواند غیرقابل جبران بوده باشد !؟

و البته من اعتقاد داشتم که کنترل تورها باید از خیلی سالها پیش که اولین کلنگش را می زدند باید اجرا می شد (!) این را می گویم چون تقریبا اولین قدم های تور را خودمان در کشور برداشته ایم و همیشه پیشنهاد می دادیم تا این کنترل ها صورت بگیرد (!) این کنترل ها بیشتر به نفع تورگردان ها و صاحبان تورها بودند (!) و برخی از موانع موجود را از پیش رو برمی داشت ولی آن زمان تا این زمان (!) برخی حضرات که با پارتی و گزینه های سفارشی و بدون کوچکترین اطلاعی در زمینه گردشگری به میزهای ریاست رسیده بودند ، نمی خواستند از اطلاعات دیگران استفاده بکنند و آن را نشانه بروز ضعف خود می دانستند و با استفاده از بیت المالی در دست داشتند (!) و فضای خالی موجود در زمینه ی گردشگری (!) هر جور که دوست دارند خرِ مرادشان را برانند و از محل ریخت و پاش های مختلف که امروزه خود معضلی غیرقالب کنترل می باشد (!) جیب خود را پر و میز خود را مستحکم نمایند و همیشه از دور دستورات اخلاقی و فرهنگی صادر نمایند و غالبا راهشان نه مورد اطمینان اهل دین می باشد و نه مورد قبول اهل غیردین (!) و راهی که نشان می دهند راه مخصوص این قبیل مدیران است (!؟) راهی که نه راه دین است و نه راه دنیا ؛ بلکه راهیست بینابین این دو که بنا به مصالح دنیوی ، مسایل اخروی را هم تحت تاثیر قرار می دهد !! اغلب مدیران سعی دارند مردم را به بهشت راهنمایی بکنند ولی از اینکه دنیای خودشان بیش از لیاقت و نیازشان تامین بشود هم باکی ندارند و چه بسا عطش دنیا اغلب آنها و خانواده ی آنها را از گذشته ی دینی و اعتقادی شان جدا کرده و به وادی اختلاس و دزدی و ... کشانده است !!

این قبیل دستورات نشان دادن چراغ سبز به خلافکاران می باشد چراکه امروزی بیش از نیمی از تورهای گردشگری که در کشور اجرا می شوند بصورت مجازی ثبت نام کرده و توی خیابان جمع شده و حرکت خود را آغاز می کنند و تابع هیچ دستوری نیستند ! در ضمن با این دستور می خواهند جلوی برخی اعتراضات را بگیرند که مثلا خودمان می دانیم !!؟؟

البته یک موردی هم هست و آن اینکه غالب مدیران حوزه گردشگری فاقد اطلاعات مدیریتی و عملیاتی بوده و با یک اشاره ای که از حوزه های سیاسی و امنیتی برایشان بیاید ، بلافاصله خود را گم کرده و چنین دستوراتی صادر می کنند.