ددر جمعه !!

امروز بعد از اذان ظهرراه افتادیم برویم کمی لاله ببینیم ... ددرمان از نوع ماشین گردی بود و مادربانو و آقئین را هم همراه کردیم و رفتیم طرف جلفا !! این وقت سال و مخصوصا با اینهمه بارشی که داشتیم باید دشت های پر از لاله می دیدیم که متاسفانه در محوطه ی روبرویمان که متعلق به یکی از تعاونی های مسکن می باشد و سالهاست رها شده تا روی قیمتش بیاید (!) بیشتر از جلفا و مسیرش (!) لاله وجود داشت !!!

هی رفتیم و هی رفتیم و رسیدیم به جلفا و ای دریغ از دشت لاله !! خلاصه اینکه حوالی ساعت 4 به جلفا رسیدیم و طبق معمول سری زدیم به بازارچه ها و پاساژها !! قصد خرید نداشتیم ولی برای نوراخانیم کمی تا قسمتی خرید کردیم ... کلی هم از حضور دائی اش لذت برد و خوش بحالی کرد !! توی بازارچه ها راه افتاده بود و تالاپ تولوپ اینطرف و آنطرف می رفت !!

جلفا واقعا شلوغ بود و اتفاقا از نوع عدم رعایتی اش !! ملت مثل این است که دولت سرشان کلاه گذاشته و به دروغ با شایعه ی کرونا آنها را خانه نشین کرده بوده باشد (!!) بطرز عجیبی توی بازارچه ها و پاساژها ریخته بودند و اغلب هم مهمان بودند و انواعی از پلاک ها در شهر دیده می شد !! و داشتند از دولت و پروتکل های بهداشتی اش انتقام می گرفتند !! یعنی این کرونا یک عقب گرد بکند و سری به این سرزمین بزند (!) دهها برابر بیشتر آسیب می زند و البته با کمترین هزینه (!) چون همکاری مردم در این زمینه کاملا مشهود بود !!

در مسیر بازگشت هم راننده ها عین دیوانه ها رانندگی می کردند و از چپ و راست می زدند و میرفتند و ... تقریبا نزدیکی های شهر زنوز بودیم که تصادف شدیدی رخ داده بود و راه بندان شدید و یکی دو آمبولانس هم آمدند و رفتند و با این وجود که مردم می دیدند آمبولانس می آید و یم رود (!) باز می رفتند توی لاین مخالف و سعی می کردند زرنگی بکنند !! یک عده هم که مادرشان آنها را تو یخاکی بدنیا آورده است و فرقی نمی کند پیکان داشته باشند یا لکسوس (!) عشق اینو دارند که بزنند از خاکی بغل جاده و گرد و خاک کنان بروند !! نیم ساعتی توی راه بندان بودیم و رسیدیم به محل وقوع و تعدادی ماشین درهم برهم شده بودند و یکی رفته بود روی گارد ریل و تماما سوخته بود و احتمالا سرنشین های آنها را داشتند می بردند !!

کمی بعد که از محل حادثه رد شدیم دوباره گیم بازی کردن راننده ها شروع شد و ... البته من کمی چشمانم را بستم تا آفتاب زیاد اذیت نکند !! و حدود ده دقیقه ای چرت زدم و بعد دوباره یک تصادف دیدیم و این بار هم یک ماشین رفته بود بالای گارد ریل و مچاله شده بود !!!! و کمی پائین تر دوباره در صدمتری ما یهو ماشینها ایستادند و باز یک ماشین رفت روی گارد ریل کنار جاده و مچاله شد !!! سبقت از سمت راست برای خودش مشتری های زیادی دارد که اغلب هم جوان های قاتی پاتی هستند !!

البته ناگفته نماند که در جاده برخی ابله ها هم بودند که با موبایل روشن (!) مثلا با احتیاط می رفتند (!) و باعث می شدند تا احمق ها بهانه دستشان بیفتد و با سرعت از چپ و راستشان لایی بکشند !!

از فردا و پسفردا موج مسافرتها شروع خواهد شد و همه جا شلوغ خواهد شد !! گوش شیطان کرد (!) در این سه ماه به لطف کرونا عجب سکوت دلنشینی در شهرها و جاده ها حاکم بود !! فکر می کنم مردم در انتقام آن قرنطینه ی اجباری ( و غالبا نه از سر شعور !! ) طبیعت را شخم بزنند !!