یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

تنها باش !!

 

وسیع باش

و تنها

و سر به زیر

و سخت

( سهراب سپهری )

  

مطالعه کردن باعث می شود تا ما مطالب زیادی بخوانیم ولی این دریافت ها دلیل بر ادراک ما نیستند ... اینها یک سری قالب و کلمه هستند با بارهایی معنایی خاص و البته نسبی (!) و ما بمروز زمان وقتی به معناهایی در زندگی می رسیم یادمان می آید که آن قالب و آن کلمات ردیف شده در کنار هم چه ساختمان فکری زیبایی دارند !! البته با جسارت تمام می توانم بگویم که هیچ شاعری در شعرهایش حق مطلب را ادا نمی کند ؛ حتی حافظ !!! این را گفتم تا پائین دستیها از تب و تاب بیفتند !!! بلکه در آن لحظه به کامل ترین چیزی که فکر می کرد باید احسن گفت والا اگر بعد از 100 سال و 1000 سال قالب یک شعر به کار گرفته شود نشان دهنده ی این نیست که آن شاعر چشم اندازی هزار ساله داشت (!) بلکه باید گفت که کارش درست بود ( این نظر من بود !؟ )

 

خلاصه اینکه کار شاعرها سواری گرفتن از کلمات هستند برای بیان کردن چیزی که در سر دارند و چه بسا کلمات زیادی در این راه کشته می شوند و یا مفاهیم زیادی صرفا بعنوان حفظ ظاهر و قالب و تراز بودن قافیه به کار می روند و بمرور زمان با آوار شدن آن شاعر و نظرهایش (!) سنگها و ترکیبات و کلمات به ظاهر خاموش در نگاههای جدید دوباره متولد می شوند و باز ناراحت نیستم اگر از این برداشت بهتر ، چیزی هم در اندازه نام و آوازه به شاعرش برسد !!! آنچه مهم است درک جامعه از زندگیست و کلماتی که بار این درک را به دوش می کشند و در تکرارها و نواندیشی ها نقش دارند ...

 

 

این شعر را از زمان های خیلی دور بیاد دارم ، چه آنوقت که از این و آن در برخی جمع های خانوادگی شنیده بودم و چه زمانی که دست به گچ شده و تا رسیدن معلم به کلاس (!) روی تخته سیاه می نوشتیم : " دلا خو کن به تنهایی که از تنها بلا خیزد / سعادت آن کسی دارد که ا ز تنها بپرهیزد" بنظرم این شعر از خانم سیمین بهبهانی بوده باشد (!؟)

 

شاید آن روزهای دور کودکی وقتی این را می خواندیم ، مجذوب وزن و آهنگش بودیم و بعدها که جوانتر شدیم و فکر کردیم همه ی دنیا خائن هستند و ما آرتیست تنهای فیلم زندگی مان هستیم زیر لبمان تکرار می کردیم و طعم دیگری داشت !! شاید برای آن زندانی که صبح باید اعدام می شد زمزمه ی این شعر در حق دوستانی بود که او را لو داده بودند و یا زیرپایش را کشیده بودند (!؟) چه فرقی دارد سیاسی بوده باشد یا یک دزد !!؟

 

این روزهای کرونائی (!) مردم کم کم دارند به معنای دیگری از تنهایی می رسند !؟!؟ تنهاییِ خودخواسته با انواعی از دلیل ها و منطق ها ... و زمزمه ی این بیت در این روزگار هم خالی از لطف نیست ؛ اگرچه شاعرش سالهاست که روی در نقاب خاک کشیده و نمی داند کرونا چه بود و چه کرد !!؟

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد