یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

و کمی صبر ...

 

عصر ما عصر عجله است ... عجله ای که خواسته یا ناخواسته حتی معادلات ساده و خطی را هم بهم می ریزد تا انسان ها در دور باطل خود چرخیده و آسیاب بالانشین ها را بگردانند !!

  

 

تراکتوری ها چند سالی هست که دور خود می چرند (!) و به هر خس و خاشاک ظاهرا طلائی و گران قیمتی که ببینند دست دراز می کنند (!) ولی همیشه در انتها آنها هستند که دست شان خالی می ماند ... ظاهرا یکی پول خرج می کند و افراد زیادی زیره خوار سفره ی پهن شده ی تیم هستند ولی آنهایی که عنوان هوادار یدک می کشند و آرزوهایی دارند ( خوب یا غلط اش پای خودشان !! ) چیزی از دست می دهند که ارزشش از این ریخت و پاش ها بسیار زیادتر است !!

 

تراکتور در چند بازی گذشته ی خود باندازه ی کافی گَند کاشت !! و البته بدترین آن تساوری با تیم قعر جدولی شاهین بوشهر بود که کمترین رمق هوادارن را نیز به باد داد و این باز هواداران فریاد عیبی وار !! سر دادند ... ولی هیچ شکستی برای تراکتور به سنگینی باخت مقابل ماشین سازی نبود ؛ ماشین سازی رقیب سنتی تراکتور محسوب می شود و این رقابت در همه ی عرصه ها مشهود است از عرصه های صنعتی تا اجتماعی !! از دیرباز ماشین سازی تیم شهرنشینان تبریز بود و تراکتور سازی مال روستایی ها !! شکست تراکتور برابر ماشین سازی همیشه تلخ است ولی اگر ماشین مقابل تراکتور ببازد اصلا تلخ نیست و بعید هم نیست (!؟!)

 

وقتی مالک جدید تراکتور را خرید و البته نه با پول فروش جهیزیه همسرش بلکه از همان پول های دولتی (!) و هواداران غالبا بیسواد تراکتور فکر کردند که تراکتور دیگر دولتی نیست در حالی که در ایران تیم غیر دولتی نداریم و همه بنوعی اراده شان دست دولت است !! هزاران بار قربان صدقه اش رفتند و بالاترین عبارات تشریفاتی را نثارش کردند و غافل بودند از اینکه این فرد آمده تا تراکتور را به دست خود تراکتوری ها خفه بکند !! و این موضوع را هوادارن کمی دیر فهمیدند ؛ وقتی همه چیزشان را از دست داده اند ...

 

شاگرد دوستم شدیدا تراکتوری تشریف دارد و تیم تراکتور برایش حکم ناموسی پیدا کرده است !! چنان با شدت و حدت حرف می زند که انگار چه خبر است !!؟؟ صدبار به او گفته ام که کمی صبور باشد (!) اینها بیشتر از یک سلسله بازی سیاسی نیست و سعی کن بیشتر از حد خودت را درگیر نکنی ولی کو گوش شنوا!؟!؟ دو روز پیش می گفت که رستم سهراب را به دست خودش کشت (!) زنوزی هم تراکتور را به باد فنا داد (!!)

 

===

 

بعد از افشای برنامه های معاف مالیاتی برخی از هنرمندان معلوم الحالِ طرفدار اقشار آسیب پذیر (!!) چند وقتی هست که صدایشان دیگر نمی آید !؟!؟ انگار اختلاس های این قبیلی چیزی کم از اختلاس های آن قبیلی ندارد !؟!؟

 

نظرات 1 + ارسال نظر
محمدرضا پنج‌شنبه 21 آذر 1398 ساعت 20:40

سلام
اگر این مطالب در جائی دیگر نوشته میشد هرگز نظر نمی دادم چون حوصله شنیدن فحش رکیک را ندارم کاری که بعضی هوادارن نما های !!! این تیم عین نقل و نبات ورد زبانشان است و نظیر همین شاگرددوستتان که این تیم برایش حکم ناموسی پیدا کرده !!! که عمده ترین اشکال تراکتور هم همین موضوع میباشد .فوتبال و ورزش برای سلامت و رشد جامعه است نه برای ایجاد اختلاف و تفرقه و سیاسی کاری .موفقیت تراکتور و مدیران آن فقط در همین زمینه نفاق افکنی بوده که به نحو احسن هم انجام یافته و بعد از این هم دیگر کاری ندارند و تراکتور را بادست تراکتوری ها از بین برده اند . این از سهم مدیران و گردانندگان و اما سهم هواداران هم همسوئی با این روند و اینکه به کمتر از قهرمانی حاضر نیستند و غیر از آن را توطئه میدانند نیز امری است که خودرا درگیر آن کرده و با دست خود خودشان را عذاب میدهند .چه نیازی به بریز و بپاش میلیاردی آنهم در این شرایط اقتصادی هست ؟ خیلی تیمهای دیگر همیشه در میانه های جدول رده بندی ( همانند تراکتور واقعی در سالهای نه چندان دور ) هستند و بازی خودشان را میکنند و هوادارنشان لذت میبرند .نظیر تیمهای خوزستان و یا شمال کشور .بحث در این مورد بسیار است و از حوصله این نظرات خارج ولی لپ مطلب همین است .آرامش هر کس و هر مجموعه در دست خودش میباشد .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد