یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

2000

 

متوجه شدم که این دوهزارمین پستی است که در بلاگ اسکای دارم می گذرم ، بلاگهای دیگر را یادم نیست !! و برای همین دو مطلب می گذارم که بیادگار در این شماره بمانند ... توجه به اعداد از قدیم در بین انسان ها بوده ( مثل من و عدد 23 ) ؛ هرچند این روزها برخی متوجه تر شده اند ؛ دیروز که 8/8 بود و برخی تولد بچه هایشان را رند می کردند و ...

  

 

یکی دو روز پیش در خانه مادر بودم و نوراخانیم خوابیده بود و من پای تلویزیون نشسته بودم که فوتبال نشان می داد ؛ تاتنهام و لیورپول!! بازی فوق العاده ای بود و ارزش تماشا کردن داشت ... تاتنهام از دو فرصتی که داشت یکی را گل کرد و لیورپول صدها فرصت ساخت و دو تای آنها را تبدیل به گل کرد !! روی هم رفته بازی فوق العاده ای بود و من برخلاف سر و صداهایی که می شود از محمدصلاح چیزی که تعریف می کنند را ندیدم ؛ شاید ستاره بشود ولی مطمئنا اسطوره نمی شود !!

 

کمی بعد از بازی فوتبال بود که تنیس روی میز نشان داد ، آنهم چه تنیس روی میزی و بین چه کسانی !!! چین یها همیشه در تنیس روی میز حرف اول را می زنند ، هرچند که گهگاه مدال طلا را به اروپائیان می دهند ... شاید در سیاست فرهنگی که بر چین حاکم است علت راباید جستجو کرد و اینکه چرا آسمان چین همیشه پرستاره است ولی بندرت اسطوره ای بیرون می دهند !! وقتی می نوشتم یاد یکی از ژیمناستیک کاران چین در سالهای دور افتادم که اسطوره ای دست نیافتنی بود !!

 

بازی تنیس روی میز بین اسطوره ی آلمانی تنیس روی میز جهان و یکی از ستاره های چینی بود ... بوول سن اش برای مسابقات جهانی واقعا زیاد بود و به پای حریف چینی اش نمی رسید ... و فان چینی براحتی تمام او را پشت سر گذاشت !!! جدال یک ستاره با یک اسطوره بود !!

 

 

 

 

===

 

یکی از همکاران سال پیش صاحب سه قلو شده بود !! سه قلوهایی که تازه یک سالگی را پشت سر گذاشته اند و در این مدت ما فقط حرف زدیم و نتوانستیم به دیدنشان برویم ... همکار ما هم بعد از آمدن آنها یک دوره بیماری سخت پشت سر گذاشت و تقریبا رفت و برگشت !!

 

خبر دادند که در مرخصی می باشد و به دلیل بیماری در خانه مشغول استراحت می باشد ، باتفاق برادرم و برخی از اعضای ارشد صندوق قرض الحسنه ای  که داریم قرار گذاشتیم و وقت عیادت گرفتیم و رفتیم دیدنش ... سه قلوها هم در خانه بودند و یکی یکی می رفتند و می آمدند ... دو برادر و یک خواهر هستند با نام های مهیار ، مهیاد و مهیاخانیم

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
نگین شنبه 11 آبان 1398 ساعت 23:55

سلام

شاپسر ابتدایی بود یکی از همکلاسی هاش سه قلو بودن .. مادرشون میگفت تا یکسال مادرم و مادرشوهرم پیشم موندن تا تونستم از عهده کارهاشون بر بیام .. کار طاقت فرساییه رسیدن به سه تا نوزاد ...

خدا حفظ کنه سه قلوها رو و سایه پدر و مادر همیشه بالای سرشون باشه .... عجیبه که زیاد شبیه همدیگه نیستن ..

ولی من پیشنهاد میکنم بجای وقت عبادت، وقت عیادت بگیرید!

سلام
نگهداری و مراقبت از دوقلو و سه قلو اصلا کار یک نفر نیست، کیف شان کوک باشد نمی شود حریفشان شد چه برسد به ساز ناکوک شان ساختن ...
اشتباه تایپی جزء ناگزیر وبلاگ نویسی من شده است ... ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد