یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

ویکند (2)

 

برادرم از تهران آمده بود و جمع نوه ها جمع بود و این وسط از همه بیشتر به نورا خانم خوش می گذشت که هم از همه ی نوه ها کوچکتر تشریف دارد و هم برای بغل گرفتن و بازی کردن با او ، بقیه ی نوه ها صف بسته بودند !!

   

جمعه شب در خانه برادربزرگ بودیم و حیاط را آب و جارو کرده بود و همان تماشای حیاط یک حظ عظیم بود !! هرچند که هوا چنان بی باد و بی نسیم بود که انگار چه می خواست بشود !! نصف تبریز از شرق به بطرف مرکز شهر ، کمی مرتفع تر تشریف دارد و باد و نسیم اش همیشه موجود می باشد ولی نصف بقیه که از مرکز به طرف غرب باشد ، منطقه ی پست تری از نظر ارتفاع می باشد و در تابستان کمی بیشتر از سایر مناطق گرم می باشد و تعریف تبریز و خنکاری شبهای تابستانی اش شامل حال این مناطق نمی شود !! کمی با این نوه عکاسی کردم و کمی با آن نوه شوخی کردم و کمی با نوه دیگر پینگ پونگ بازی کردم وخلاصه اینکه وقتی نوه ها باشند ، حیف است آدم از اقتصاد و اجتماع و ... حرف بزند !! چند تا عکس هم در حالت ویژه  ی دوربین موبایلم گرفتم تا بیادگار بماند !! هرچند برادرزاده ام با نیکونِ حرفه ای عکس می گرفت و کل کل با نیکون راه به جائی نمی برد !!؟؟

 

http://s9.picofile.com/file/8365220934/IMG_20190628_215544.jpg

 

http://s9.picofile.com/file/8365221134/IMG_20190628_215601.jpg


زیر ایرانیت کنار پله ، یک گربه چند فقره بچه اش را بدنیا آورده و نگهداری می کند !!

 

http://s8.picofile.com/file/8365221176/IMG_20190628_230615.jpg

 

در حیاط های قدیمی گوشه ی چهارم هم که معلوم است کجاست !؟ و لازم نیست عکس گرفته شود !! ( هرچند این روزها آنجا هم کم نوستالوژی محسوب نمی شود !! )

 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
نگین چهارشنبه 12 تیر 1398 ساعت 17:19

سلام

آخی..
اگه از جوونهای این نسل بپرسیم فکر میکنین چند نفر بدونن "چالا سر" چیه اصلا؟!!

از صمین(!) قلب (علی کوچیک بود اینطوری میگفت!!) غبطه خوردم به حضور در چنین خونه قدیمی و خاطره انگیز ... یادم به خونه قدیمی عمه مرحومم افتاد در محله قدیمی "سر دزک" شیراز ... الان بازسازی شده و تبدیل شده به یک مهمانپذیر در همسایگی شاهچراغ ...

یه خونه قدیمی دیگه هم هست توی کوچه هفت پیچ شیراز .. اونم نزدیک خونه قدیمی عمه مرحومم هست ... اون خونه رو با وسائل قدیمی مثل فانوس و منقل و لامپا های قدیمی تزیین کردن و شده یه سفره خونه زیبا با فضایی کاملا نوستالژیک ..

کاش از اون گربه های کوچولو هم عکس گرفته بودین!


همیشه به دور همی های خوب و خاطره انگیز در جمع عزیزان انشاءلله ...

سلام
اینها حوض می بینند ، تعجب می کنند چه برسد به چالاسر !!

گربه ها خیلی خیلی کوچک هستند !! و وقت شام بود و ...

ممنون

نگین چهارشنبه 12 تیر 1398 ساعت 17:25

با سلام مجدد

شک ندارم که این سروده رو قبلا تو وبلاگم خوندین
ولی چون مرتبط با پست و عکسهای شما بود با اجازه لینکش رو میذارم ..

http://parisima.blogfa.com/post/210

سلام مجدد
و باز باید گفت : چه سروده ی زیبائی ! "

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد