یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

سالی که نکوست از حوادث اش پیداست ...

 

یک جائی باید این بازی تمام بشود و نقطه از سر خط شروع بشود ... نمی شود که در کشور اینهمه کارشناس داشته باشیم و اینهمه مشکل !! همین آقایونی که وقتی دستشان از ریاست و میز و ... خالی است و کلی کارشناس تشریف دارند ؛ دیده می شود که زمانی که متصدی و متولی می شوند ، همچی هم ... نیستند !! و این برمی گردد به همان مثل قدیمی که می گوید : " کنار گود نشسته میگه لنگش کن !! "

 

 

خیلی اشکالات به کنار ، ولی اینکه مخرب ترین مدیریت کشور ( با سی سال سابقه ی تخریب !! ) در زمینه ی محیط زیست را بکنند مدیر سازمان محیط زیست ، اشتباهی ست که باید روی صخره ها نوشت تا آیندگان عبرت بگیرند !! البته کاش این مدیریت در تنبیه داده می شد و تضمینی برای جبران در ادامه داشت ولی از قرار معلوم این پست را داده اند تا این بدمدیرِ بدفکرِ و بدکنش (!!) صرفا از سفره دور نماند و همچنان عقده پروری نماید !!!!


برای دَشت اول سال ، کشته های جاده ای از مرز 170نفر فراتر رفته بود !! و طبق معمول تعداد کشته های جاده ای روز از روز بیشتر و سال به سال با برکت تر می شوند !؟ بنظر من اگر تعداد کشته های جاده ای بعد از تمام شدن جنگ ایران و عراق را جمع بزنند ، قربانیان خودکشی ها و دیگرکشی های جاده ای ( رانندگی های پرخطر !! ) چند برابر کشته های جنگ خواهد بود !! آیا این را هم باید مسئولین رسیدگی بکنند !!


یکی از دوستان ما که در اینجا بنام فوتورافچی شناخته می شوند ، رانندگی شان عموما چندان خوب نیست ( یعنی آرامش ندارد و ایمن نیست ! )  و دلیل آن این است که از ابتدا بد رانندگی کرده است و اصلا قبول ندارد که اصلاح بکند !! اگر امروز کمی خوب شده باشد نتیجه سالها کار فرهنگی من می باشد !! حالا چرا این مثال را می زنم !؟ گاهی اوقات با همان سرعت مطمئنه ای که دارد روی سرعتگیر رفته و یا چاله چوله ها را رد می کند و طبیعی است که سرنشینان تبدیل به پانشینان می شوند و و قتی سوال بشود که : " مگر کوری ، نمی بینی !؟ " می گوید : " من چکار کنم ، جاده خراب است !! " خیلی مهم است که ما واقع بین باشیم و نسبت به جاده یا خیابان رانندگی کنیم نه اینکه ما نسبت به خودمان و ماشینمان برانیم و خرابی جاده !! عدم دید مناسب !! نبود گاردریل !! و خیلی چیزها را گردن نبودشان بیاندازیم و فکر کنیم که اشتباه ما که شاید خیلی گران تمام بشود(!)  با مرثیه خواندن و آفتابه به دست (!) سر خاک اموات مسئولین رفتن (!!) جبران می شوند !!؟ شاید در چند سال گذشته چند بار می توانست همین اتفاق برای ما پیش بیاید !!

 

یکی از موضوعاتی که از اولین روزهای سال جدید و اواخر سال قدیم روی آنتن بود ، مسئله ی سیل شمال بود !! سیلی که مانند سیلی هر سال صورت کشور را سرخ می کند و چقدر زود فراموش می شود تا نوبتی دیگر !! مثل زلزله و سایر بلایای طبیعی !! این موضوع هم دست کمی از همان بد رانندگی کردن ندارد و در کنار بد و بیراهی که به مسئولین گفته می شود و همه اش هم حق می باشد (!!) مردم باید یک نیم نگاهی هم بکنند تا ببینند احیانا اشکالی از ناحیه ی آنها نبوده باشد !! ساخت و ساز غیرقانونی یکی از راههای رسیدن به ثروت های بادآورده می باشد که در این چند دهه گذشته علی برکت الله (!) خیلی زیاد شده است !! قبلا زمین صاحب داشت ( هر چند بد و نامرد !! ) حالا بی صاحب شده است و هر نامه بدستی که امتیازی دارد از جنگ و جانبازی و ... با دور زدن قانون از میدان های ویژه که به آن تبصره می گویند !! این زمین ها را از دولت گرفته ( که خود دولت و سایر نهادهای نیمه دولتی با مصادره آنها را صاحب شده اند !! ) و با سود کمی که می کنند به پولدارها می فروشند تا آنها سود زیادتر بکنند !! و اینگونه می شود که تا وسط رودخانه را ویلا می کنند و بعد دست به دعا می شوند که باران بیاید !! وقتی باران می آید بجای اینکه راه دریا را پیش بگیرد راهی زیرزمین خانه ی مردم می شود ...

 

البته ناگفته نماند که یک عده هم هستند که دنبال بهانه هستند تا برخی مسایل را بزرگتر کرده و به مسایل قومیتی دامن بزنند !! داستان سیل استان گلستان و منطقه ترکمن نشین این روزها بدجوری در بوق و کرنا می شود و وقتی دقت می شود به جز چند گروه خاص و احیانا چند عکس خاص نیست که هی منتشر می شوئد !! واقعا با این کارها چه چیزی می خواهد درست بشود !؟ یکی دو روز پیش نام یکی در اینستا چرخید و شماره حسابی بنامش زدند و او هم درخواست وانت می کرد برای انتقال کمک ها به ترکمن صحرا ، البته نه با شعار انسان دوستانه (!) بلکه با شعار ترکمن تنها نیست (!!؟) کسی که این را شعار خود کرده بود اصلا خبر نداشت که خود ترکمن سالهاست و شاید قرن هاست که دوست دارد تنها باشد با دیواری خودساخته در اطراف خودش (!!) ولی چون جلوی نامش ترک - من دارد !! لابد ترک محسوب می شود و برای فریاد زدن چیز بدی نیست !! بهانه ی بدی هم نیست !! این صدا سالهاست که سعی می شود از چهار گوش کشور بلند بشود !! صدایی که قومیت را فریاد می زند و خبر ندارد که هسته ی مرکزی از این قومیت ها درست شده اند !! و این برنامه جز یک دور باطل بیشتر نیست !! یک تاکتیک که هیچگاه جواب نمی دهد و جواب نخواهد داد !! و اگر هم اتفاقا با پشتیبانی هایی جواب بدهد در همان ابتدا به انتهای خود خواهد رسید (!!) چرا که فریاد باید از جنس خود گلو باشد ، از خود حنجره برآمده باشد ، مغز بر آن فرمان داده باشد !! افرادی که منکر هسته ی مرکزی و مغز قومیتی خود هستند چگونه خواهند توانست فریاد قومیت  خود در گلوی خود باشند !؟ برخی به جای اینکه خود را به هسته ی فکری خود نزدیک کرده و از درون بجوشند !! دوست دارند یک شبه و بدون زحمت از رده سومی به رده اولی صعود بکنند !!! البته حق دارند که نمی توانند رده سومی را تحمل بکنند ولی حداقل باید خود را باندازه ی رده اولی ها ارتقا بدهند تا در یک سطح قرار بگیرند و هیچ چیز بی زحمت بدست نمی آید !! با فریاد زدن فقط می شود میدان را شلوغ کرد و آب را گل آلود کرد و زمینه را برای سوءاستفاده برخی که منتظرند، آماده کرد !!

 

هیچ کس نمی تواند مردم را به درجه های مختلف تقسیم بندی بکند ، مگر اینکه همان مردم بواسطه ی تنبلی (!!) در هر زمینه ای که می خواهید تصور بکنید (!) خود را عقب نگهدارد !! به چیزهای کوچک راضی و خوشنود باشد !! خود را توجیه کرده باشد !! آن وقت باید تحمل بکند که درجه چندم به حساب بیاید !! فریادش هم خریدار نخواهد داشت جز از طرف کسی که نفع خودش را پشت آن پشتیبانی بخواهد ...

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد