یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

درگیری ذهنی !!


روز جمعه را با خرید نان تازه آغازیدم و در همان اثنای رفت و بازگشت از نانوائی ذهنم درگیر بود !! قبل از دمیدن صبح بیدار شده بودم و در انباری کامپیوترم دنبال چند تا فایل می گشتم در رابطه با همان سی دی که در مورد گردشگری کار کرده بودم و بالاجبار چیزهایی که نمی خواستم را می دیدم و هر از گاهی عکسی برای دوستی می فرستادم تا موقع بیدار شدن ببیند !!

  

 

توی مسیر ذهنم درگیر همان مسائل قدیمی گردشگری و ایرانگردی شده بود که سالها بود فراموش کرده بودم !! و د رهمان چند دقیقه یک مصاحبه با خودم ترتیب داده بود و البته که چیز خوبی شده بود ولی حیف که همیشه خیلی چیزها به وقتش نیستند ؛ مثلا برای همین مصاحبه ای که با خودم داشتم ده سال زود بود !!

 

بعد از صبحانه عازم چاپخانه شدم تا چند درصدی از کارم که مانده بود را تمام بکنم تا به روز شنبه نماند !! توی اتوبوس طبق معمول یکی نشسته بود و به در و دیوار بد و بیراه می گفت !! شاید هم تقصیری نداشت ، فحش را برای آدم های بدبخت ساخته اند تا خودش را تخلیه بکند !! شاید هم اندرون برخی ها از همان افکاری انباشته شده است که به زبان می آورند !! یکی دو بار هم به من نگاه کرد تا شاید تائیدی بگیرد ولی من حرکتی برایش نداشتم و یاد حرف نگین بانو افتاده بودم که با این پیرمرد جماعت کاری نداشته باشم و بگذارم به کِیف خود باشند !!

 

از نیمه های مسیر به بعد ترافیک سنگین شروع شد وانگار بعد از ظهر پنجشنبه بود !! مردم از این بازار و خرید چه می خواهند !؟ و چرا نمی خواهند قبول بکنند که یک تغییر جزئی به نگاهشان به زندگی و نگاهشان به خرید بدهند !! واقعا رسیدن نوروز چه تحول شگرفی در زندگی مردمان صنعت زده ی امروزی دارد که اینگونه هول و ولای خرید دارند !! البته می شود فهمید بازاری ها چرا هول و ولای فروش دارند !! همه هم شاکی هستند و از گرانی ها می نالند و در عین حال هیچ تغییر محسوسی به زندگی روزمره و غالبا غلط خود نمی دهند ، البته کسانی که همیشه هشت شان گرو نه شان هست و این روزها کم هم نیستند (! ) خارج از مقوله ی اصلاح روش زندگی می باشند ولی آنهائی که ظاهراشان نشان می دهند وضع شان خوب است ، واقعا روش ناهنجاری برای زندگی روزمره دارند !!

 

توی چاپخانه تنها بودم و برای همین راحا و سریع کارم را پیش بردم !! متاسفانه من کمی بدسلیقه هستم و بندرت می توانم در کاری با کسی مشترکا اقدام نمایم و ذهنم آشفته می شود و بیشتر دوست دارم کار را خودم و به روش خودم جلو ببرم !! دیروز به دوستم گفتم که از اینترنت برای من ترانه های قوامی و دردشتی را دانلود کند و او هم زحمتش را کشید البته نام دردشتی تازه به گوشش خورده بود و چون کمی ادعای موسیقی سنتی داشت ، هضم اش برایش کمی سخت بود ولی وقتی دید که چه خواننده هایی در پشت درها ماندند و چه کسانی خواننده شده اند کمی از ادعاهایش شرمنده شد !! دیروز بعد از ظهر را با ترانه های قوامی سر کرده بودم و امروز صبح تا ظهر با صدای دردشتی حال می کردم !!

 

ظهر برای ناهار رفتم خانه ی مادرم و قیمه ی تبریزی خوردیم !! دوستم در کانادا نوشته بود که می خواهد یک مجموعه مطلب و عکس از قورمه سبزی تبریز بنویسد !!

 

نظرات 4 + ارسال نظر
نگین جمعه 3 اسفند 1397 ساعت 23:12

سلام بر جناب دادو و شب شما بخیر

* از فرستادن عکس صبح زود نوشته بودین، برادر کوچیکم میگفت یکی از همکارامون، روزهای جمعه صبح زود میره نون سنگک و آش سبزی (آشی که در شیراز برای صبحانه استفاده میشه) میخره و میره زنگ خونه پدرش اینا و برادرش اینا رو میزنه و وقتی اونا خواب آلود و منگ میان دم در، با خنده ای شیطنت آمیز میگه: سلاااااام بابا، سلاااااااام داداش، آش آوردم براتوووون!!
بعد اونا نمیدونن تشکر کنن یا ؟؟؟؟؟؟؟؟

* مرسی که با پیرمرد بینوا کاری نداشتین!
میگن فحش دادن مثل همون "آخ" ی هست که وقتی چکش رو ناغافل روی انگشتمون میکوبیم به زبونمون میاد! چیزی از شدت درد کم نمیکنه ولی دلمون که خنک میشه!!

*خرید نوروزی رو تا وقتی بچه هام کوچیک بودن انجام میدادم چون باعث خوشحالیشون میشد، اما از وقتی بزرگ و عقل رس شدن، خودشون دنبالش نمیرن کلاً .. خودم هم که روز عادیش برخلاف خیلی خانمها، با خرید کردن مثل جن و بسم الله میباشم!! چه برسه آشفته بازار بنجل ِ شب عید!!

*ببخشید خیلی عذر میخوام ولی وقتی رسیدم به کلمه دردشتی، فکر کردم باز هم! غلط تایپی هست (مجددا عذرخواهی میکنم) ولی وقتی دیدم در متن همین کلمه تکرار شده، کنجکاو شدم برم سرچ کنم ببینم چیه!

*آخ که دلم هوای "سبزی قوورما" های مادربزرگمو کرد ..
روحش شاد ...

سلام
چه کار خوبی !!
ما در محله قدیمی وقنتی می رفتیم نان تازه بخریم یکی دو تا اضافه می گرفتیم برای برخی همسایه ها که تنها بودند و یا کهنسال تشریف داشتند و چقدر می چسبید که دعایمان می کردند !!
والا این روزها آدم نمی داند با اینهمه فشاری که مردم تحمل کرده ، و یا به هم وارد می کنند (!) چگونه مقابله بکند !؟!؟
یونس دردشتی از خوش آوازترین خواننده های ایران است !! ( لبته نمی دانم حالا زنده هستند یا نه !؟ بروم خودم هم کمی سرچ بکنم !!

محمدرضا شنبه 4 اسفند 1397 ساعت 20:29

سلام
یونس دردشتی از اقلیتهای مذهبی (یهودی ) بود و بعد از انقلاب به کشور امریکا رفت و سال 1374 در سن 86 سالگی در گذشت . روحش شاد

سلام
با اینکه در زمان تاسیس رادیو این افراد تقریبا پا به سن و میانسال شده بودند ولی صدای خیلی خوبی داشتند و مثل خواننده های امروزی دست به تریبون نبودند !!
مطمئنا آرشیو رادیو از صدای دردشتی پر است ولی متاسفانه در بیرون نمی شود پیدا کرد !

همطاف یلنیز سه‌شنبه 7 اسفند 1397 ساعت 09:35 http://fazeinali.blogfa.com/

سلام سلام
آفرین به شما که همچنان وقایع روزانه را ثبت می کنید
دیشب همت کردم روزمره نویسی کنم و چنان دقیق و ردیف صبح علی الطلوع تا پس از غروب را نوشتم که خودم هم تعجب کردم از این همه ماجرا و کاری که انجام شده بود ولی...
برخلاف عادتم! در صفحه اصلی بلاگفا نوشته بودم و با اینکه هرچندوقت ذخیره می کردم نمیدانم چرا وقت ارسال دو سوم نوشته ها حذف شد و منم انگیزه روزنوشت را از دست دادم و خاموش کرده خوابیدم.
و
دادوخان انتظار داشتم لینکی پشت هر کلمه که پررنگ شده باشد قبلا تصویری از غذایتان می گذاشتید ها

سلام
البته خودمان را چشم زدیم انگار ...
و شاید هم نوع مشغله ها جوری بود که اجازه نوشتن نمی داد...
یک خاله ی مهربان داشتم که با وجودش انگار دو مادر داشتم و هفته ی پیش بعد از چند سال درگیری با بیماری و ... فوت نمدند و مشغول شدیم !!
چند روز پیش ( که همان روز مهندس باشد ! ) دخترم بدنیا آمد و مشغول شدیم !!
ولی با همه ی مشغولیت های روزانه و اتفاقی و ... باید همچنان نوشت ...
یک عالمه عکس دارم که نمی گذارند بگذارم !! مخصوصا از خوردنی ها (!!؟؟) فامیل های خارج نشین به مادرم شکایت می برند که با این عکس ها غم غربت شان چند برابر می شود !!

نگین چهارشنبه 8 اسفند 1397 ساعت 00:30

سلام دوباره

البته من همون موقع که با ام دی اف تخت و کمد و تابلویی به شکل ابرهای آسمون درست میکردین حدسهایی زدم و حتی گفتم که شبیه تابلوی اتاق بچه ست!

اینو گفتم که یه وقت لال از دنیا نرم !!!
از خوشحالی زیاده ها !!

سلام دوباره
بعله ، قبلا اشاره می آمدم ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد